A hard-Working Man>
مرد سخت کوش
A hard-Working Man
مرد سخت کوش
Mr. Young owned his own business and worked very hard. His wife was afraid that he would get sick if he continued like that, so she often tried to get him to take a vacation. At last, she managed to persuade him to do this, but she was afraid that he might not be able to enjoy his vacation quietly, so before they left, Mrs. Young went to see her husband's secretary. She said to her, "My husband needs a vacation very much, so whatever happens, please don't bother him with telegrams and letters about business problems while we're away. Just wait till we get back."
After Mr. and Mrs. Young had been away about a week, Mr. Young received a letter from his secretary which said, "Some- thing terrible has happened to your business, but I'm not going to bother you with it now while you're enjoying your vacation."
آقای یانگ تجارت خودش را داشت و خیلی زیاد کار می کرد. همسرش می ترسید که اگر او همین طور به کار کردنش ادامه دهد بیمار شود، به همین دلیل گاهی تلاش میکرد تا او را به تعطیلات ببرد. در نهایت موفق شد همسرش را قانع کند که به تعطیلات بروند. اما نگران شد که همسرش نتواند از تعطیلات لذت ببرند به همین خاطر پیش از رفتن، پیش منشی شوهرش رفت. به او گفت " همسرم خیلی به تعطیلات احتیاج دارد بنابراین طی مدتی که نیستیم هر اتفاقی هم که افتاد لطفا با تلگرام ها و نامه های مربوط به مشکلات کاری مزاحمش نشوید. فقط صبر کنید تا ما برگردیم".
یک هفته بعد از آنکه آقا و خانم یانگ به تعطیلات رفتند، آقای یانگ نامه ای از منشی خود دریافت کرد که نوشته شده بود "برای کارتان اتفاق وحشتناکی رخ داده است اما من قصد ندارم وقتی در حال لذت بردن از تعطیلاتتان هستید مزاحمتان شوم.