Birds and a Baby

پرندگان و یک نوزاد

Birds and a Baby

پرندگان و یک نوزاد

The baby was lying on her back. A blue bird flew in through the window. The blue bird had blue eyes. It sat on the baby’s crib. The bird had a bell around its neck. The bell rang. The baby smiled. The baby reached for the bell.

بچه به پشت دراز کشیده بود. یک پرنده آبی از پنجره به داخل پرواز کرد. پرنده آبی چشمان آبی داشت. روی تخت بچه نشست. پرنده زنگوله ای به گردن داشت. زنگ به صدا درآمد. بچه لبخند زد. بچه دستش را به سمت زنگوله دراز کرد.

 

The bird shook its head. The bell fell off the bird’s neck. It fell next to the baby. The baby picked up the bell. The baby rang the bell. Another blue bird flew in through the window.

پرنده سرش را تکان داد. زنگوله از گردن پرنده افتاد. کنار بچه افتاد. بچه زنگوله را برداشت. بچه زنگ را زد. یک پرنده آبی دیگر از پنجره به داخل پرواز کرد.

 

This blue bird also had blue eyes. The baby had brown eyes. The birds looked at the baby. The baby looked at the birds. The baby rang the bell again. Both birds flew away. The baby started to cry. His mama came into the room. The baby smiled. Mama saw the bell. She asked the baby where the bell came from. The baby pointed at the window.

این پرنده آبی هم چشمان آبی داشت. نوزاد چشمان قهوه ای داشت. پرنده ها به بچه نگاه کردند. بچه به پرنده ها نگاه کرد. بچه دوباره زنگ را زد. هر دو پرنده پرواز کردند. بچه شروع کرد به گریه کردن. مامانش اومد تو اتاق بچه لبخند زد. مامان زنگوله را دید. او از کودک پرسید که زنگوله از کجا آمده است. کودک به پنجره اشاره کرد.