Important Party>
مهمانی مهم
Important Party
مهمانی مهم
Two businessmen were invited to dinner at the home of a college professor. One of the men did not have much education and was worried that he might make a fool of himself, but his friend said, "Don't worry. Just do what I do, and don't talk about anything that you don't really understand."
The first man managed to get through the dinner successfully, but by the end of the evening he had had a lot to drink, and began to get careless.
A guest asked him whether he liked Shakespeare, and he answered confidently, "It's very pleasant, but I prefer scotch." There was an uncomfortable silence in the room, and soon people began to leave.
When the two friends were out of the house, the second man said to his friend, "You certainly made a fool of yourself making that silly remark about scotch."
"What do you mean?" asked the other man. '*What was wrong with it?"
"Everybody knows that Shakespeare isn't a drink," his friend replied. "It's a kind of cheese."
دو تاجر در خانه استاد دانشگاهی به صرف شام میهمان شده بودند. یکی از آن دو مرد تحصیلات کمی داشت و نگران بود که مبادا در جمع احمقانه رفتار کند، اما دوستش گفت " نگران نباش . فقط هر کاری من انجام دادم تو هم انجام بده، و در مورد چیزی که اصلا اطلاعاتی راجع به آن نداری حرف نزن.
مرد اولی موفق شد طول مدت شام را به خوبی سپری کند، اما آخر شب بسیار نوشیده بود و داشت بی احتیاط رفتار میکرد.
یکی از مهمان از او پرسید که آیا شکسپیر را دوست دارد و او با اعتماد به نفس گفت " این بسیار خوشایند است، اما من اسکاچ را ترجیح میدهم" سکوت سنگینی اتاق را فرا گرفت و بزودی مهمانان رفتند.
وقتی دو دوست از خانه خارج شدند، مرد دومی به دوستش گفت " تو واقعا با آن نظر احمقانه ات در مورد اسکاچ خودت را ضایع کردی.
مرد اولی پرسید " منظورت چیست؟ نظر من چه ایرادی داشت؟"
دوستش پاسخ داد "همه میدانند که شکسپیر نوشیدنی نیست و نوعی پنیر است."