Pete's Sharp Knife

چاقوی تیز پیت

Pete's Sharp Knife

چاقوی تیز پیت

Pete was in his kitchen. He was about to slice three green apples. He liked to eat fresh apples with cinnamon sprinkled on them. He opened the blinds so that he could get more sunlight into the kitchen. Now he could see what he was doing.

پیت در آشپزخانه اش بود. میخواست که سه سیب سبز را قاچ کند. او دوست داشت سیب های تازه را با دارچین پاشیده شده روی آنها بخورد. پرده ها را باز کرد تا بتواند نور خورشید بیشتری وارد آشپزخانه شود. حالا می توانست ببیند چه کار دارد می کند.

 

He grabbed a knife out of a drawer. It said "Surgical Stainless USA" on the side of the blade. The blade was very thin and light. It had teeth, like a saw. The handle was a brown piece of cheap hollow plastic.

چاقویی را از کشو بیرون آورد. در کنار تیغه نوشته شده بود "Surgical Stainless USA". تیغه آن بسیار نازک و سبک بود. مثل اره دندان داشت. دسته اش یک قطعه قهوه ای رنگ پلاستیک توخالی و  ارزان قیمت بود.

 

He had bought this knife about 20 years ago at a county fair. It was one of those knives that were advertised on TV. It could cut through a tomato can, and then cut easily and cleanly through a fresh tomato.

او این چاقو را حدود 20 سال پیش از یک نمایشگاه در شهرستان خریده بود. از آن چاقوهایی بود که در تلویزیون تبلیغ می شد. می‌توانست یک قوطی گوجه‌فرنگی را باهاش برش دهد، و سپس به راحتی و تمیز از یک گوجه‌فرنگی تازه برش دهد.

 

But it was also a dangerous knife. A couple of years ago, Pete was careless. He was rapidly slicing a potato and the blade got his finger. The doctor put three stitches in Pete's finger.

اما این یک چاقوی خطرناک نیز بود. چند سال پیش که پیت بی دقت بود. او به سرعت در حال برش سیب زمینی بود و تیغه انگشتش را گرفت. دکتر سه بخیه به انگشت پیت زد.

 

"Next time, be more careful," the doctor said.

دکتر گفت: دفعه بعد بیشتر مراقب باش.

 

No kidding, Pete thought. He was so careful that he didn't use the knife for almost a year.

پیت فکر کرد شوخی نیست. او آنقدر مراقب بود که تقریباً یک سال از چاقو استفاده نکرد.