The Lion and The Cows:

شیر و گاو:

Once upon a time, there lived four cows in the forest.

روزی روزگاری چهار گاو در جنگل زندگی می کردند.

Every day, they used to graze together in a particular place.

آنها هر روز با هم در یک مکان خاص چرا می کردند.

One day a lion passed that way and saw the four cows.

روزی شیری از آن طرف گذشت و چهار گاو را دید.

The lion went near the cows.

شیر نزدیک گاوها رفت.

When the cows saw the lion coming near to them, all of them fought together against the lion.

وقتی گاوها شیر را دیدند که به آنها نزدیک می شود، همه با هم با شیر جنگیدند.

The Lion ran away.

شیر فرار کرد.

After some days, the cows quarrelled with each other and began to graze in different directions and all alone.

بعد از چند روز گاوها با هم دعوا کردند و به تنهایی و به جهات مختلف شروع به چرا کردند.

This was noticed by the lion.

این مورد مورد توجه شیر قرار گرفت.

The lion thought that its turn had come and came there.

شیر فکر کرد نوبتش رسیده و به آنجا آمد.

The lion killed all the four cows one by one.

شیر هر چهار گاو را یکی یکی کشت.

Unitey is strength.

اتحاد قدرت است.