shape
shape

موزیک Kim Wilde Cambodia

Kim Wilde Cambodia

Kim

متن آهنگ

Well, he was Thailand-based, she was an air force wife

 

اون مرده در تایلند بود و زنش در نیروی هوایی کار میکرد

 

He used to fly weekends, it was the easy life

 

قبلنا اون مرده آخر هفته رو پرواز میکرد(تا پیش زنش باشه)و زندگی آسون بود

 

But then it turned around and he began to change

 

ولی بعدش اوضاع تغییر کرد و اون مرد هم عوض شد

 

She didn’t wonder then, she didn’t think it’s strange

 

همسرش اصلا متوجه نشد و فکر نکرد که این عجیبه

 

But then he got a call, he had to leave that night

 

ولی بعدش یکی به اون مرد زنگ زد و اون مجبور شد همون شب بره

 

He couldn’t say too much, but it would be alright

 

نمیتونست خیلی توضیح بده ولی مشکلی پیش نمیومد

 

He didn’t need to pack, they’d meet the next night

 

لازم نبود وسایلشو جمع کنه چون قرار بود فردا شب دوباره همو ببینن

 

He had a job to do: Flying to Cambodia

 

اون مرد یه کاری برای انجام داشت و اونم پرواز به کامبوج بود

 

And as the nights passed by, she tried to trace the past

 

همینطو که شبها پشت سر هم میگذشتن زنش سعی میکرد گذشته رو دنبال کنه

 

The way he used to look, the way he used to laugh

 

جوری اون مرد نگاه میکرد و میخندید

 

I guess she’ll never know, what got inside his soul

 

فکر اون زنش هرگز نمیفهمه که چه بلایی سر روح اون مرد اومده

 

She couldn’t make it out, just couldn’t take it all

 

نه تونست جوون سالم ببره و نه تونست بار رو به دوش بکشه

 

He had the saddest eyes the girl had ever seen

 

اون مرد غمگین ترین چشمایی داشت که زنش تا حالا دیده بود

 

He used to cry some nights as though he lived a dream

 

با این که زندگی رویایی داشت ولی شبا گریه میکرد

 

And as she held him close he used to search her face

 

و وقتی زنش اونو بغل میکرد اون مرد به دنبال صورت زنش میگشت

 

As though she knew the truth, Lost inside Cambodia

 

انگار زنش حقیقت رو میدونست، اون مرد در کامبوج از دست رفته بود

 

But then a call came through, they said he’d soon be home

 

ولی بعدش یکی زنگ زد، گفتن که اون مرده زود برمیگرده خونه

 

She had to pack a case and they would make a rendezvous

 

زنش یه چمدون بست تا بتونن در جایی که قولش رو دادن همو ببینن

 

But now a year has passed and not a single word

 

ولی الان یک سال گذشته و حتی یه کلمه هم گفته نشده

 

And all the love she knew has disappeared out in the haze

 

تمام عشقی که زنش میشناخت در غباز ناپدید شد

 

Cambodia

 

کامبوج

 

Don’t cry now

 

دیگه گریه نکن

 

No tears now

 

دیگه اشک نریز

 

And now the years have passed with not a single word

 

ولی الان چند سال گذشته و حتی یه کلمه هم گفته نشده

 

But there is only one thing left I know for sure:

 

ولی تنها چیزی که برای قطع یقیین میدونم اینه که

 

She won’t see his face again

 

دیگه چهره شوهرش رو دوباره نمیبینه