shape
shape

موزیک Pink Floyd Learning To Fly

Pink Floyd Learning To Fly

Pink

متن آهنگ

Into the distance, a ribbon of black

در دوردست ها، یک روبان سیاه (نماد مرگ و عزاداری)

 

Stretched to the point of no turning back

کشیده شده تا نقطه ای که هیچ راه بازگشتی ندارد

 

A flight of fancy on a wind swept field

یک پرواز خیال بر فراز یک دشت بربادرفته

 

Standing alone my senses reeled

تنها ایستاده ام، حس هایم میچرخند

 

A fatal attraction is holding me fast

یک جاذبه ی کشنده به سرعت مرا فرا گرفته

 

How can I escape this irresistible grasp?

چگونه میتوانم از این چنگ غیرقابل مقاومت بگریزم؟

 

Can’t keep my eyes from the circling sky

نمیتوانم چشم هایم را از آسمان گردان بردارم

 

Tongue-tied and twisted

زبان بسته و در هم پیچیده

 

Just an earth-bound misfit,

تنها یک موجود زمینی ناجور هستم

 

Ice is forming on the tips of my wings

یخ در حال شکل گیری بر نوک بالهایم است

 

Unheeded warnings, I thought I thought of everything

این جزو همان هشدارهای جدی گرفته نشده است، فکر کردم که فکر همه چیز را کرده ام

 

No navigator to guide my way home

هیچ راهنمایی وجود ندارد تا مرا به سمت خانه ام راهنمایی کند

 

Unladened, empty and turned to stone

بی وزن,تهی و تبدیل به سنگ شده ام

 

A soul in tension that’s learning to fly

روحی درگیر کشمکش که در حال یادگیری پرواز است

 

Condition grounded but determined to try

زمینگیر شده اما مصمم است که تلاش کند

 

Can’t keep my eyes from the circling sky

نمیتوانم چشم هایم را از آسمان گردان بردارم

 

Tongue-tied and twisted

زبان بسته و در هم پیچیده

 

Just an earth-bound misfit,

تنها یک موجود زمینی ناجور هستم

 

Above the planet on a wing and a prayer

بر فراز سیاره روی یک بال و یک دعا

 

My grubby halo, a vapor trail in the empty air

هاله ی کرم خورده ام,یک ردّ بخار است در هوای خالی

 

Across the clouds I see my shadow fly

آن سوی ابرها سایه ام را میبینم که پرواز میکند

 

Out of the corner of my watering eye

از گوشه ی چشم خیس و اشکبارم

 

A dream unthreatened by the morning light

یک رویا که نور صبحگاهی تهدیدش نمیکند

 

Could blow this soul right through the roof of the night

میتواند این روح را دقیقا از میان سقف شب پرتاب کند

 

There’s no sensation to compare with this

هیچ شور و احساسی را نمیتوان با این حس مقایسه کرد

 

Suspended animation, a state of bliss

سرزندگی معلق, تعریفی از خوشی و سعادت است

 

Can’t keep my mind from the circling sky

نمیتوانم ذهنم را از آسمان گردان منحرف کنم

 

Tongue-tied and twisted

زبان بسته و در هم پیچیده

 

Just an earth-bound misfit,

تنها یک موجود زمینی ناجور هستم