shape
shape

دسته بندی لغات حمل و نقل

حمل و نقل

Transportation

باربری / حمل و نقل کالا

Example: The company shipped the goods by freight to the distribution center.

ترجمه مثال: آن شرکت، کالاها را از طریق باربری به مرکز توزیع ارسال کرد.

بار / محموله

Example: The cargo ship carried a variety of goods from different countries.

ترجمه مثال: کشتی باری، کالاهای متنوعی را از کشورهای مختلف حمل می‌کرد.

لجستیک

Example: Efficient logistics are essential for managing the transportation and delivery of goods.

ترجمه مثال: لجستیک کارآمد برای مدیریت حمل‌ونقل و تحویل کالا ضروری است.

شرکت حمل‌ونقل

Example: The carrier company provides shipping services for both domestic and international deliveries.

ترجمه مثال: این شرکت حمل‌ونقل، خدمات ارسال را برای تحویل‌های داخلی و بین‌المللی ارائه می‌دهد.

تحویل

Example: The package was scheduled for delivery by the end of the week.

ترجمه مثال: این بسته برای تحویل تا پایان هفته برنامه‌ریزی شده بود.

گمرک

Example: The goods had to clear customs before they could be released for delivery.

ترجمه مثال: کالاها باید پیش از آنکه برای تحویل آزاد شوند، از گمرک ترخیص می‌شدند.

حمل و نقل هوایی

Example: Air freight is often used for shipping time-sensitive or perishable goods.

ترجمه مثال: حمل و نقل هوایی اغلب برای ارسال کالاهای حساس به زمان یا فاسدشدنی استفاده می‌شود.

پیگیری / رهگیری

Example: Customers can track the status of their shipment online using a tracking number.

ترجمه مثال: مشتریان می‌توانند با استفاده از شماره رهگیری، وضعیت محموله خود را به صورت آنلاین پیگیری کنند.

کامیون

Example: Hey, Willie, the supply truck's here. The boys could use some help.

ترجمه مثال: هی ویلی، کامیون تدارکات اینجاست. پسرها به کمک احتیاج دارند.

ون

Example: She said, We'll rent a van and put a sign on it.

ترجمه مثال: او گفت: «ما یک ون کرایه می‌کنیم و روی آن یک تابلو می‌گذاریم.»

هواپیما / وسیله پرنده

Example: An aircraft is any machine that can fly.

ترجمه مثال: هواپیما (Aircraft) به هر وسیله‌ای گفته می‌شود که می‌تواند پرواز کند.

قطار

Example: Many Moroccans rely on buses and trains to get from town to town.

ترجمه مثال: بسیاری از مراکشی‌ها برای رفتن از شهری به شهر دیگر به اتوبوس و قطار متکی هستند.

دوچرخه

Example: He learned to ride a bicycle when he was six.

ترجمه مثال: او در شش سالگی دوچرخه‌سواری یاد گرفت.

تاکسی

Example: I'll call a cab for you.

ترجمه مثال: من برایت یک تاکسی می‌گیرم.

آمبولانس

Example: You must have spent part of the day in that ambulance.

ترجمه مثال: تو حتماً بخشی از روز را در آن آمبولانس گذرانده‌ای.

ماشین آتش‌نشانی

Example: The house burned to the ground before the fire truck arrived.

ترجمه مثال: قبل از رسیدن ماشین آتش‌نشانی، خانه کاملاً در آتش سوخت.

ماشین پلیس

Example: Then they made me escort them here in the police car.

ترجمه مثال: بعد مجبورم کردند با ماشین پلیس تا اینجا آن‌ها را اسکورت کنم.

کشتی

Example: The cargo vessel docked at the port to unload its shipment.

ترجمه مثال: کشتی باری برای تخلیه محموله‌اش در بندر پهلو گرفت.

بندر

Example: The port is a busy hub for shipping and receiving goods from around the world.

ترجمه مثال: این بندر یک مرکز پرتردد برای ارسال و دریافت کالا از سراسر جهان است.

انبار

Example: The warehouse stores goods before they are shipped to customers.

ترجمه مثال: کالاها پیش از ارسال برای مشتریان، در انبار نگهداری می‌شوند.

کانتینر

Example: The products were packed into shipping containers for transport overseas.

ترجمه مثال: محصولات برای حمل و نقل برون‌مرزی، در کانتینرها بسته‌بندی شدند.

پالت

Example: The products were stacked on pallets for easy transport and storage.

ترجمه مثال: محصولات برای حمل‌ونقل و انبارداری آسان، روی پالت‌ها چیده شده بودند.

بارنامه

Example: The bill of lading serves as a receipt and contract for the shipment of goods.

ترجمه مثال: بارنامه به عنوان رسید و قرارداد حمل کالا عمل می‌کند.

در حال حمل / در مسیر

Example: The package is currently in transit and is expected to arrive tomorrow.

ترجمه مثال: بسته در حال حاضر در مسیر است و انتظار می‌رود فردا برسد.

اسکوتر

Example: How can I get to work without a scooter?

ترجمه مثال: چطور می‌توانم بدون اسکوتر به سر کار بروم؟

تراموا / قطار شهری

Example: Workers noisily began taking their seats in the trams.

ترجمه مثال: کارگران با سر و صدا در تراموا روی صندلی‌های خود نشستند.

کالسکه

Example: You’ll want to buy a fine horse and some carriages.

ترجمه مثال: تو دلت می‌خواهد یک اسب خوب و چند کالسکه بخری.

لیفتراک

Example: They outperform other forklifts and work reliably in difficult environments.

ترجمه مثال: آن‌ها عملکرد بهتری نسبت به سایر لیفتراک‌ها دارند و در محیط‌های دشوار به طور قابل اعتمادی کار می‌کنند.

کامیون کمپرسی

Example: Two excavators, one bulldozer, and two dump trucks took part in the operation.

ترجمه مثال: دو بیل مکانیکی، یک بولدوزر و دو کامیون کمپرسی در این عملیات شرکت داشتند.

قایق کانو

Example: We paddled the canoe across the lake.

ترجمه مثال: ما با قایق کانو در عرض دریاچه پارو زدیم.

مینی‌بوس

Example: Is Vikram outside with his beautiful minibus?

ترجمه مثال: آیا ویکرام با مینی‌بوس زیبایش بیرون است؟

سورتمه

Example: The children rode the sledge down the snowy hill.

ترجمه مثال: بچه‌ها با سورتمه از تپه برفی پایین آمدند.

تله‌کابین

Example: We took the aerial tramway to the top of the mountain.

ترجمه مثال: ما با تله‌کابین به بالای کوه رفتیم.

فروش امانی

Example: The artist's paintings are sold on consignment at the gallery.

ترجمه مثال: نقاشی‌های این هنرمند به صورت امانی در گالری فروخته می‌شود.

تکمیل و ارسال سفارش

Example: The company outsourced its order fulfillment to a specialized logistics provider.

ترجمه مثال: آن شرکت، تکمیل و ارسال سفارش‌های خود را به یک ارائه‌دهنده خدمات لجستیک متخصص برون‌سپاری کرد.