لباس>
clothes
تیشرت
Example: I have a red T-shirt.
ترجمه مثال: من یک تیشرت قرمز دارم.
کاپشن / ژاکت
Example: It is impossible to go out without a jacket in winter.
ترجمه مثال: بیرون رفتن بدون کاپشن در زمستان غیرممکن است.
پلیور
Example: My brother wore a sweater yesterday.
ترجمه مثال: برادرم دیروز یک پلیور پوشید.
پیراهن
Example: They bought a black shirt from the boutique last week.
ترجمه مثال: آنها هفته پیش یک پیراهن مشکی از بوتیک خریدند.
کلاه
Example: Mary lost her hat in the jungle.
ترجمه مثال: ماری کلاهش را در جنگل گم کرد.
شلوار
Example: She is wearing blue pants and a white T-shirt.
ترجمه مثال: او یک شلوار آبی و یک تیشرت سفید پوشیده است.
شلوار جین
Example: My brother likes black jeans.
ترجمه مثال: برادرم شلوار جین مشکی دوست دارد.
کفش
Example: His best friend has two pairs of shoes.
ترجمه مثال: بهترین دوستش دو جفت کفش دارد.
جوراب
Example: Wearing socks makes it easier to put on shoes.
ترجمه مثال: پوشیدن جوراب، به پا کردن کفش را آسانتر میکند.
شلوارک
Example: Most young boys go to the beach in shorts.
ترجمه مثال: اکثر پسرهای جوان با شلوارک به ساحل میروند.
دستکش
Example: Gloves protect our hands from injuries during dangerous work.
ترجمه مثال: دستکش از دستهایمان در برابر صدمات حین کارهای خطرناک محافظت میکند.
عینک
Example: People who have weak eyes wear glasses to see better.
ترجمه مثال: افرادی که چشمان ضعیفی دارند، برای بهتر دیدن عینک میزنند.