shape
shape

دسته بندی لغات حیوانات اهلی

حیوانات اهلی

Domestic animals

گاو

Example: The cow gives milk.

ترجمه مثال: گاو شیر میدهد.

خوک

Example: There is worm in pig’s meat.

ترجمه مثال: در گوشت خوک کرم وجود دارد.

بز

Example: goat has beautiful horns.

ترجمه مثال: بز شاخ های زیبایی دارد.

گوسفند

Example: Sheep is a mammal.

ترجمه مثال: گوسفند پستاندار است.

خروس

Example: Roosters crow at sunset

ترجمه مثال: خروس ها هنگام طلوع خورشید اواز می خوانند.

اسب

Example: I traveled to another city with my horse.

ترجمه مثال: من با اسبم به شهر دیگری سفر کردم.

توله سگ

Example: We’ll give you a puppy

ترجمه مثال: ما به شما یک توله سگ خواهیم داد.

سگ

Example: An old dog will learn no new tricks.

ترجمه مثال: یک سگ پیر هیچ ترفند جدیدی را یاد نمی گیرد.

گربه

Example: The cat would like to eat the mouse.

ترجمه مثال: گربه دوست دارد موش بخورد.

ماهی قرمز

Example: There is goldfish in the pond.

ترجمه مثال: در حوظچه ماهی قرمز وجود دارد.

بچه گربه

Example: She nursed her kitten all evening.

ترجمه مثال: او تمام بعد از ظهر را از بچه گربه خود پرستاری کرد.

مرغ

Example: Chicken meat is withe.

ترجمه مثال: گوشت مرغ سفید است.

خر

Example: Donkey has much physical strength.

ترجمه مثال: خراستقامت فیزیکی بالایی دارد.

شتر

Example: Camel can live in dessert for months.

ترجمه مثال: شتر برای ماه ها میتواند در بیابان زندگی کند.

اردک

Example: My grandmother had many ducks in her yard.

ترجمه مثال: مادر بزرگ من در حیاطش خیلی اردک داشت.

بوقلمون

Example: Female turkey is very ugly.

ترجمه مثال: بوقلمون ماده خیلی زشت است.