shape
shape

دسته بندی لغات سبزیجات

سبزیجات

Vegetables

هویج

Example: Eating carrots is good for the eyes.

ترجمه مثال: خوردن هویج برای چشم ها مفید است.

کلم

Example: There are seven different types of cabbage.

ترجمه مثال: 7گونه مختلف از کلم وجود دارد.

کرفس

Example: There are many people who don't like celery.

ترجمه مثال: افراد زیادی هستند که کرفس دوست ندارند.

خیار

Example: Cucumbers are available in all four seasons.

ترجمه مثال: خیار در هر چهارفصل موجود است.

گوجه

Example: Tomato is the most consumed fruit.

ترجمه مثال: گوجه پر مصرف ترین میوه است.

بادمجان

Example: Her brother does not like eggplant.

ترجمه مثال: برادرش بادمجان دوست ندارد.

سیر

Example: Garlic gives good smell to food.

ترجمه مثال: سیر بوی خوبی به غذا میدهد.

کاهو

Example: Rabbits like lettuce.

ترجمه مثال: خرگوش ها کاهو دوست دارند.

قارچ

Example: My father's favorite food was mushrooms.

ترجمه مثال: غذای مورد علاقه پدرم قارچ بود.

پیاز

Example: Chopping onions causes burning in the eyes.

ترجمه مثال: خرد کردن پیاز باعث سوزش چشم میشود.

سیب زمینی

Example: Potato grows underground.

ترجمه مثال: سیب زمینی در زیر زمین رشد میکند.

کدو حلوایی

Example: Pumpkin is a symbol for Halloween.

ترجمه مثال: کدو حلوایی نمادی برای جشن هالووین است.

اسفناج

Example: Spinach is a healthy food.

ترجمه مثال: اسفناج غذای سالمی است.

فلفل دلمه

Example: Bell pepper has different colors.

ترجمه مثال: فلفل دلمه رنگ های مختلفی دارد.

چغندر

Example: Beetroot can be used as a natural colorant.

ترجمه مثال: از چغندر می توان به عنوان رنگ دهنده ی طبیعی استفاده کرد.

کلم بروکلی

Example: Broccoli has few calories.

ترجمه مثال: بروکلی کالری کمی دارد.

کدو سبز

Example: I went to the store to buy zucchini.

ترجمه مثال: برای خرید کدوسبز به مغازه رفتم.

نعناع

Example: Mint is used to produce chewing gum.

ترجمه مثال: از نعناع برای تولید آدامس استفاده میشود.

ریحان

Example: Kebab tastes good with basil.

ترجمه مثال: کباب با ریحان طعم خوبی دارد.