مکان ها>
Places
پل
Example: The city is building a new bridge.
ترجمه مثال: شهر در حال ساخت یک پل جدید است.
پارک
Example: There is a nice park in the center of the town.
ترجمه مثال: یک پارک زیبا در مرکز شهر وجود دارد.
اقیانوس
Example: There are many creatures in the ocean.
ترجمه مثال: در اقیانوس موجودات بسیار زیادی وجود دارد.
موزه
Example: The Cyrus Cylinder is kept in a museum in England.
ترجمه مثال: منشور کوروش در موزهای در انگلستان نگهداری میشود.
برج
Example: The Burj Khalifa, located in Dubai, is the tallest tower.
ترجمه مثال: برج خلیفه که در دبی واقع شده، بلندترین برج است.
برکه
Example: I saw a frog in the pond.
ترجمه مثال: من یک قورباغه در برکه دیدم.
دریا
Example: My friend and I went to the sea near the city for fishing.
ترجمه مثال: با دوستم برای ماهیگیری به دریای نزدیک شهر رفتیم.
فرودگاه
Example: I went to the airport to see my friend off.
ترجمه مثال: برای بدرقه دوستم به فرودگاه رفتم.
بانک
Example: The bank rescued the famous company from bankruptcy.
ترجمه مثال: بانک، آن شرکت مشهور را از ورشکستگی نجات داد.
ایستگاه اتوبوس
Example: The bus leaves the bus station at 9 AM.
ترجمه مثال: اتوبوس ساعت ۹ صبح از ایستگاه حرکت میکند.
کلیسا
Example: Tom was leaning against the church wall.
ترجمه مثال: تام به دیوار کلیسا تکیه داده بود.
کارخانه
Example: This factory manufactures different automobile parts.
ترجمه مثال: این کارخانه قطعات مختلف خودرو تولید میکند.
تعمیرگاه / گاراژ
Example: My car is still at the garage getting repaired.
ترجمه مثال: ماشینم هنوز برای تعمیر در تعمیرگاه است.
پمپ بنزین
Example: Please stop at the first gas station!
ترجمه مثال: لطفاً در اولین پمپ بنزین توقف کن!
سوپرمارکت
Example: I got some half-price pizzas at the supermarket.
ترجمه مثال: از سوپرمارکت چند پیتزا با تخفیف ۵۰٪ خریدم.
باشگاه
Example: My brother goes to the gym on odd days.
ترجمه مثال: برادرم روزهای فرد به باشگاه میرود.
استخر
Example: There is a swimming pool in the garden.
ترجمه مثال: یک استخر شنا در باغ وجود دارد.
دفتر کار
Example: My brother has an office for his company's finances near his house.
ترجمه مثال: برادرم دفتری برای امور مالی شرکتش در نزدیکی خانهاش دارد.
مدرسه
Example: We should have a better plan for teaching in schools.
ترجمه مثال: ما باید برنامه بهتری برای آموزش در مدارس داشته باشیم.
بیمارستان
Example: There is a big hospital in our city.
ترجمه مثال: در شهر ما بیمارستان بزرگی وجود دارد.
کوه
Example: Mount Everest is the highest mountain.
ترجمه مثال: کوه اورست بلندترین کوه است.
بیابان / کویر
Example: The Lut Desert in Iran is the hottest desert on earth.
ترجمه مثال: کویر لوت در ایران، گرمترین نقطه روی زمین است.
دشت
Example: We went to visit a plain with the school camp.
ترجمه مثال: با اردوی مدرسه برای بازدید از یک دشت رفتیم.
جنگل
Example: All kinds of wild animals can be seen in the Amazon forest.
ترجمه مثال: در جنگل آمازون انواع حیوانات وحشی دیده میشود.
رستوران
Example: My colleague invited me to a restaurant near my workplace for a meeting.
ترجمه مثال: همکارم برای یک قرار کاری، مرا به رستورانی در نزدیکی محل کارم دعوت کرد.
سینما
Example: The cinema didn't have an interesting movie to watch today.
ترجمه مثال: سینما امروز فیلم جالبی برای تماشا نداشت.
هتل
Example: We went to a 5-star hotel, but we were not satisfied at all.
ترجمه مثال: ما به یک هتل ۵ ستاره رفتیم اما اصلاً راضی نبودیم.
مسجد
Example: People go to the mosque to worship and pray.
ترجمه مثال:
تعمیرگاه
Example: I went to the repair shop to get my car fixed.
ترجمه مثال: برای تعمیر ماشینم به تعمیرگاه رفتم.
ورزشگاه / استادیوم
Example: Thousands of fans packed into the stadium to watch the match.
ترجمه مثال: هزاران هوادار برای تماشای مسابقه، ورزشگاه را پر کردند.
ایستگاه آتشنشانی
Example: The fire station was just up the road.
ترجمه مثال: ایستگاه آتشنشانی کمی جلوتر در همین جاده بود.
ایستگاه پلیس
Example: She called a taxi, and the driver took her to the local police station.
ترجمه مثال: او یک تاکسی گرفت و راننده او را به ایستگاه پلیس محلی برد.
ایستگاه قطار
Example: Is there a train station near here?
ترجمه مثال: آیا در این نزدیکی ایستگاه قطار هست؟
ترمینال / پایانه
Example: I went to the terminal to board the intercity bus.
ترجمه مثال: برای سوار شدن به اتوبوس بین شهری به ترمینال رفتم.
دانشگاه
Example: He studies at the university near his home.
ترجمه مثال: او در دانشگاه نزدیک خانهاش تحصیل میکند.
ساحل
Example: We spent the day at the beach.
ترجمه مثال: ما روز را در ساحل گذراندیم.
رودخانه
Example: I crossed the river.
ترجمه مثال: من از رودخانه عبور کردم.
بازار
Example: I went to the market to buy food.
ترجمه مثال: برای خرید مواد غذایی به بازار رفتم.