shape
shape

دسته بندی لغات فرهنگ

فرهنگ

Culture

هنر

Example: Art allows us to express our creativity and emotions.

ترجمه مثال: هنر به ما امکان می دهد خلاقیت و احساسات خود را بیان کنیم.

سنت

Example: We celebrate many traditions during the holiday season.

ترجمه مثال: ما در طول فصل تعطیلات سنت های بسیاری را جشن می گیریم.

گمرک

Example: Different countries have their own customs and rituals.

ترجمه مثال: کشورهای مختلف آداب و رسوم و آیین های خاص خود را دارند.

میراث

Example: Preserving our cultural heritage is important for future generations.

ترجمه مثال: حفظ میراث فرهنگی ما برای نسل های آینده مهم است.

زبان

Example: Language is an essential part of culture and identity.

ترجمه مثال: زبان بخش اساسی فرهنگ و هویت است.

غذا

Example: Exploring different cuisines is a great way to learn about other cultures.

ترجمه مثال: کاوش در غذاهای مختلف یک روش عالی برای یادگیری در مورد فرهنگ های دیگر است.

دین

Example: Religion plays a significant role in shaping cultural beliefs and practices.

ترجمه مثال: دین نقش مهمی در شکل دادن به باورها و شیوه های فرهنگی دارد.

موسیقی

Example: Music is a universal language that transcends cultural boundaries.

ترجمه مثال: موسیقی یک زبان جهانی است که از مرزهای فرهنگی فراتر می رود.

رقص

Example: Dance is an integral part of many cultural celebrations and ceremonies.

ترجمه مثال: رقص بخشی جدایی ناپذیر از بسیاری از جشن ها و مراسم فرهنگی است.

ادبیات

Example: Literature provides insights into the values and beliefs of different cultures.

ترجمه مثال: ادبیات بینشی در مورد ارزش ها و اعتقادات فرهنگ های مختلف ارائه می دهد.