shape
shape

دسته بندی لغات افراد فیلم

افراد فیلم

Film cast

بازیگر

Example: The actor delivered an outstanding performance in the lead role.

ترجمه مثال: این بازیگر عملکرد برجسته ای را در نقش اصلی ارائه داد.

بازیگر

Example: The actress won an award for her performance in the film.

ترجمه مثال: این بازیگر برای اجرای خود در این فیلم جایزه ای کسب کرد.

کارگردان

Example: The director has a unique vision and style in filmmaking.

ترجمه مثال: این کارگردان در فیلم سازی یک دید و سبک منحصر به فرد دارد.

تهيه كننده

Example: The producer secured funding for the film project.

ترجمه مثال: تهیه کننده بودجه پروژه فیلم را تأمین کرد.

فیلمنامه نویس

Example: The screenwriter wrote the script for the upcoming movie.

ترجمه مثال: فیلمنامه نویس فیلمنامه را برای فیلم آینده نوشت.

فیلمساز

Example: The cinematographer captured stunning visuals for the film.

ترجمه مثال: این فیلمبردار تصاویر خیره کننده ای را برای این فیلم ضبط کرد.

ویرایشگر

Example: The editor worked tirelessly to perfect the final cut of the movie.

ترجمه مثال: ویرایشگر خستگی ناپذیر برای تکمیل برش نهایی فیلم کار کرد.

فیلمنامه نویس

Example: The screenwriter wrote the script for the upcoming movie.

ترجمه مثال: فیلمنامه نویس فیلمنامه را برای فیلم آینده نوشت.

بدل کار

Example: The stunt performer executed daring stunts for the action scenes.

ترجمه مثال: این مجری شیرین کاری برای صحنه های اکشن مانع های جسورانه ای را اجرا کرد.

طراح لباس

Example: The costume designer created elaborate costumes for the period drama.

ترجمه مثال: طراح لباس برای درام دوره ای لباس های دقیق ایجاد کرد.

آرایشگر

Example: The makeup artist transformed the actors into convincing characters.

ترجمه مثال: این هنرمند آرایش بازیگران را به شخصیت های قانع کننده تبدیل کرد.

طراح صدا

Example: The sound designer created immersive soundscapes for the film.

ترجمه مثال: طراح صدا باعث ایجاد صداهای همهجانبه برای این فیلم شد.