shape
shape

دسته بندی لغات سازهای موسیقی

سازهای موسیقی

Musical instruments

پیانو

Example: She plays the piano beautifully.

ترجمه مثال: او به زیبایی پیانو می نوازد.

گیتار

Example: He strums the guitar with passion.

ترجمه مثال: او گیتار را با اشتیاق می کشد.

ویولن

Example: The violinist played a haunting melody.

ترجمه مثال: ویولونیست یک ملودی آزار دهنده بازی کرد.

فلوت

Example: She produces enchanting tunes with her flute.

ترجمه مثال: او با فلوت خود آهنگ های دلربا را تولید می کند.

طبل

Example: The drummer kept the beat with precision.

ترجمه مثال: درامر ضرب و شتم را با دقت نگه داشت.

ساکسوفون

Example: The saxophonist played a soulful solo.

ترجمه مثال: ساکسیفونیست یک انفرادی روحانی بازی کرد.

شیپور

Example: The trumpet player hit the high notes flawlessly.

ترجمه مثال: بازیکن ترومپت بی عیب و نقص به نت های عالی برخورد کرد.

کلارینت

Example: The clarinet adds richness to the orchestra's sound.

ترجمه مثال: کلارینت غنای خود را به صدای ارکستر می افزاید.

ویران

Example: The cellist played a mournful melody.

ترجمه مثال: این سلولی یک ملودی عزاداری بازی کرد.

ساز چنگ

Example: The harpist plucked the strings with grace.

ترجمه مثال: هارپیست رشته ها را با فیض گرفت.