توصیف شغلها>
Describing jobs
دانشگاهی / آکادمیک
Example: An academic career often involves teaching and research at universities.
ترجمه مثال: یک مسیر شغلی دانشگاهی اغلب شامل تدریس و پژوهش در دانشگاهها است.
اداری
Example: Administrative roles involve tasks such as handling paperwork and scheduling.
ترجمه مثال: نقشهای اداری شامل وظایفی مانند انجام امور کاغذی و زمانبندی است.
پشتیبانی / کمکی
Example: Ancillary services support the main functions of an organization.
ترجمه مثال: خدمات پشتیبانی، به وظایف اصلی یک سازمان کمک میکنند.
هنرمند صنعتگر
Example: An artisan craftsman creates unique handmade goods.
ترجمه مثال: یک هنرمند صنعتگر کالاهای دستساز منحصربهفردی خلق میکند.
دستمزد نقدی
Example: Being paid cash in hand means receiving money directly rather than through a bank.
ترجمه مثال: دریافت دستمزد نقدی یعنی گرفتن پول به صورت مستقیم و نه از طریق حساب بانکی.
موقت / روزمزد
Example: Casual work typically offers flexibility in terms of hours and duration.
ترجمه مثال: کار موقت (یا روزمزد) معمولاً از نظر ساعت و مدت زمان، انعطافپذیر است.
دفتری
Example: Clerical workers handle administrative tasks such as filing and data entry.
ترجمه مثال: کارمندان دفتری وظایف اداری مانند بایگانی و ورود اطلاعات را انجام میدهند.
خلاقانه
Example: Creative professions often involve innovative thinking and artistic expression.
ترجمه مثال: مشاغل خلاقانه اغلب شامل تفکر نوآورانه و بیان هنری هستند.
ساعت کاری شناور
Example: Flexitime allows employees to vary their working hours within certain limits.
ترجمه مثال: ساعت کاری شناور به کارمندان اجازه میدهد ساعت کاری خود را در محدودهی مشخصی تغییر دهند.
آزاد / فریلنس
Example: Freelancers work independently on a project basis rather than being employed by a single company.
ترجمه مثال: فریلنسرها به جای استخدام در یک شرکت، به صورت مستقل و پروژهای کار میکنند.
تمام وقت
Example: Full-time employees typically work a standard number of hours per week.
ترجمه مثال: کارمندان تماموقت معمولاً تعداد ساعات استانداردی در هفته کار میکنند.
صنعتی
Example: Industrial jobs often involve working with machinery and large-scale production processes.
ترجمه مثال: مشاغل صنعتی اغلب شامل کار با ماشینآلات و فرآیندهای تولید انبوه است.
کارآموزی
Example: An internship provides practical work experience for students or recent graduates.
ترجمه مثال: دوره کارآموزی برای دانشجویان یا فارغالتحصیلان تازه، تجربه کاری عملی فراهم میکند.
اشتراک شغلی
Example: Job-sharing involves two or more employees splitting the responsibilities of a single full-time position.
ترجمه مثال: اشتراک شغلی به این معناست که دو یا چند کارمند، مسئولیتهای یک موقعیت تماموقت را بین خود تقسیم میکنند.
کارگری
Example: Laboring jobs often involve physical work such as construction or manufacturing.
ترجمه مثال: مشاغل کارگری اغلب شامل کار فیزیکی مانند ساختوساز یا تولید است.
پردرآمد / سودآور
Example: A lucrative job offers high earnings or financial rewards.
ترجمه مثال: یک شغل پردرآمد، درآمد یا پاداش مالی بالایی دارد.
مدیریتی
Example: Managerial roles involve overseeing and directing the activities of others within an organization.
ترجمه مثال: نقشهای مدیریتی شامل نظارت و هدایت فعالیتهای دیگران در یک سازمان است.
یدی
Example: Manual labor jobs require physical work rather than intellectual or managerial tasks.
ترجمه مثال: مشاغل کار یدی نیازمند کار فیزیکی هستند، نه وظایف فکری یا مدیریتی.
پزشکی
Example: Medical professionals work in healthcare settings, providing care and treatment to patients.
ترجمه مثال:
شغلی / حرفهای
Example: Occupational roles are related to a specific profession or field of work.
ترجمه مثال: نقشهای شغلی به یک حرفه یا حوزه کاری خاص مربوط میشوند.
پارهوقت
Example: Part-time employees work fewer hours than full-time employees, often on a flexible schedule.
ترجمه مثال: کارمندان پارهوقت ساعتهای کمتری از کارمندان تماموقت کار میکنند و اغلب برنامه زمانی انعطافپذیری دارند.
دائمی
Example: A permanent job offers ongoing employment with no fixed end date.
ترجمه مثال: یک شغل دائمی، استخدامی مداوم و بدون تاریخ پایان مشخص است.
حرفهای
Example: Professional jobs typically require specialized training, education, or qualifications.
ترجمه مثال: مشاغل حرفهای معمولاً به آموزش، تحصیلات یا صلاحیتهای تخصصی نیاز دارند.
علمی
Example: Scientific roles involve research, experimentation, and analysis in various fields of science.
ترجمه مثال: نقشهای علمی شامل تحقیق، آزمایش و تحلیل در زمینههای مختلف علوم است.
فصلی
Example: Seasonal jobs are temporary positions that are typically only available during certain times of the year.
ترجمه مثال: مشاغل فصلی موقعیتهای موقتی هستند که معمولاً فقط در زمانهای خاصی از سال در دسترساند.
منشیگری / دفتری
Example: Secretarial work involves administrative tasks such as typing, filing, and answering phone calls.
ترجمه مثال: کار منشیگری شامل وظایف اداری مانند تایپ، بایگانی و پاسخ به تماسهای تلفنی است.
خویشفرما
Example: Self-employed individuals work for themselves rather than being employed by a company.
ترجمه مثال: افراد خویشفرما برای خودشان کار میکنند، نه اینکه در استخدام یک شرکت باشند.
ماهر
Example: Skilled workers possess specialized knowledge or abilities in their field of work.
ترجمه مثال: کارگران ماهر در زمینه کاری خود دانش یا تواناییهای تخصصی دارند.
ثابت / پایدار
Example: A steady job provides consistent employment and income over time.
ترجمه مثال: یک شغل ثابت، اشتغال و درآمد پایداری را در طول زمان فراهم میکند.
موقت
Example: A temp job is a temporary position that is expected to last for a limited duration.
ترجمه مثال: یک شغل موقت، موقعیتی است که انتظار میرود برای مدت محدودی ادامه داشته باشد.
موقت
Example: Temporary jobs are short-term positions that may be project-based or seasonal.
ترجمه مثال: مشاغل موقت موقعیتهای کوتاهمدتی هستند که ممکن است پروژهای یا فصلی باشند.
بدون دستمزد
Example: Unpaid internships offer valuable experience but do not provide financial compensation.
ترجمه مثال: کارآموزیهای بدون دستمزد تجربه ارزشمندی ارائه میدهند اما جبران مالی ندارند.
غیرماهر
Example: Unskilled jobs typically require minimal training or qualifications.
ترجمه مثال: مشاغل غیرماهر معمولاً به حداقل آموزش یا صلاحیت نیاز دارند.
فنی و حرفهای
Example: Vocational training prepares individuals for specific careers or trades.
ترجمه مثال: آموزشهای فنی و حرفهای افراد را برای مشاغل یا حرفههای خاص آماده میکند.
داوطلبانه
Example: Voluntary work is undertaken willingly without expectation of payment.
ترجمه مثال: کار داوطلبانه، کاری است که داوطلبانه و بدون انتظار دستمزد انجام میشود.
پردرآمد / با حقوق بالا
Example: Well-paid jobs offer high salaries or wages compared to other positions.
ترجمه مثال: مشاغل پردرآمد در مقایسه با سایر موقعیتها، حقوق و دستمزد بالایی دارند.