shape
shape

دسته بندی لغات انواع لباس‌ها

انواع لباس‌ها

All Types of Clothing

پیراهن مردانه

Example: He wore a crisp white shirt to the job interview.

ترجمه مثال: او برای مصاحبه کاری، یک پیراهن سفید شیک و تمیز پوشید.

شلوار

Example: She put on her favorite pair of jeans for the casual outing.

ترجمه مثال: او برای بیرون رفتن دوستانه، شلوار جین مورد علاقه‌اش را پوشید.

پیراهن زنانه

Example: She looked elegant in her black cocktail dress.

ترجمه مثال: او در پیراهن مهمانی مشکی خود، بسیار شیک به نظر می‌رسید.

دامن

Example: She twirled in her flowy floral skirt.

ترجمه مثال: او در دامن گلدار و چین‌دارش می‌چرخید.

کاپشن

Example: He bundled up in a warm jacket for the chilly weather.

ترجمه مثال: او برای هوای سرد، یک کاپشن گرم پوشید.

پالتو / کت بلند

Example: She draped her coat over her shoulders as she stepped outside.

ترجمه مثال: او وقتی بیرون رفت، پالتویش را روی شانه‌هایش انداخت.

پلیور / ژاکت

Example: He wore a cozy sweater to keep warm on the winter hike.

ترجمه مثال: او برای گرم ماندن در کوهپیمایی زمستانی، یک پلیور گرم و نرم پوشید.

هودی

Example: She threw on her favorite hoodie for a casual day at home.

ترجمه مثال: او برای یک روز عادی در خانه، هودی مورد علاقه‌اش را پوشید.

بلوز

Example: She paired her blouse with a pencil skirt for the office.

ترجمه مثال: او برای اداره، بلوزش را با یک دامن مدادی ست کرد.

کراوات

Example: He adjusted his tie before heading into the meeting.

ترجمه مثال: او قبل از ورود به جلسه، کراواتش را مرتب کرد.

شال‌گردن

Example: She wrapped a colorful scarf around her neck to stay warm.

ترجمه مثال: او برای گرم ماندن، یک شال‌گردن رنگارنگ دور گردنش پیچید.

دستکش

Example: He pulled on his gloves to protect his hands from the cold.

ترجمه مثال: او برای محافظت دستانش از سرما، دستکش‌هایش را پوشید.

کلاه

Example: She wore a floppy hat to shield her face from the sun.

ترجمه مثال: او برای محافظت صورتش از آفتاب، یک کلاه لبه‌پهن سرش گذاشت.

کلاه لبه‌دار

Example: He wore a baseball cap backwards.

ترجمه مثال: او یک کلاه بیسبال را برعکس سرش گذاشته بود.

جوراب

Example: She slipped on a pair of warm socks before putting on her boots.

ترجمه مثال: او قبل از پوشیدن چکمه‌هایش، یک جفت جوراب گرم پوشید.

کفش

Example: He polished his shoes until they gleamed.

ترجمه مثال: او آنقدر کفش‌هایش را واکس زد تا براق شدند.

کتانی / کفش ورزشی

Example: She laced up her sneakers before going for a run.

ترجمه مثال: او قبل از رفتن برای دویدن، بند کتانی‌هایش را بست.

چکمه / پوتین

Example: He stomped his feet to shake off the snow from his boots.

ترجمه مثال: او پاهایش را به زمین کوبید تا برف پوتین‌هایش را بتکاند.

صندل

Example: She slipped on her sandals before heading to the beach.

ترجمه مثال: او قبل از رفتن به ساحل، صندل‌هایش را پوشید.

دمپایی لاانگشتی

Example: He wore flip-flops to the pool.

ترجمه مثال: او برای استخر، دمپایی لاانگشتی پوشید.

مایو / لباس شنا

Example: She packed her swimsuit for the beach vacation.

ترجمه مثال: او برای تعطیلات ساحلی، مایویش را جمع کرد.

مایو / لباس شنا

Example: He put on his bathing suit and jumped into the pool.

ترجمه مثال: او مایویش را پوشید و داخل استخر پرید.

روبدوشامبر

Example: She lounged in her silk robe after a relaxing bath.

ترجمه مثال: او بعد از یک حمام آرامش‌بخش، با روبدوشامبر ابریشمی‌اش استراحت کرد.

پیراهن خواب

Example: She slipped into her nightgown and climbed into bed.

ترجمه مثال: او پیراهن خوابش را پوشید و به رختخواب رفت.

لباس خواب / پیژامه

Example: He changed into his pajamas before going to sleep.

ترجمه مثال: او قبل از خواب، لباس خوابش را پوشید.

لباس زیر

Example: She folded her underwear and packed it in her suitcase.

ترجمه مثال: او لباس‌های زیرش را تا کرد و در چمدانش گذاشت.

سوتین / سینه‌بند

Example: She wore a comfortable bra all day.

ترجمه مثال: او تمام روز یک سوتین راحت پوشیده بود.

شورت باکسر

Example: He wore boxers to bed.

ترجمه مثال: او برای خواب، شورت باکسر می‌پوشید.

شورت اسلیپ

Example: He preferred briefs over boxers.

ترجمه مثال: او شورت اسلیپ را به باکسر ترجیح می‌داد.

شورت بندی

Example: She wore a thong under her tight dress.

ترجمه مثال: او زیر پیراهن تنگش، شورت بندی پوشیده بود.

شورت زنانه

Example: She bought new panties in various colors.

ترجمه مثال: او چند شورت جدید در رنگ‌های مختلف خرید.

جوراب شلواری ضخیم

Example: She wore tights to keep warm in the winter.

ترجمه مثال: او برای گرم ماندن در زمستان، جوراب شلواری ضخیم پوشید.

جوراب ساق بلند

Example: She wore stockings with her dress.

ترجمه مثال: او با پیراهنش جوراب ساق بلند پوشید.

لگ / ساق

Example: She paired her leggings with an oversized sweater.

ترجمه مثال: او لگ خود را با یک پلیور گشاد ست کرد.

جامپسوت / لباس سرهمی

Example: She wore a stylish jumpsuit to the party.

ترجمه مثال: او برای مهمانی یک جامپسوت شیک پوشیده بود.

لباس کار سرهمی

Example: He wore overalls while working in the garden.

ترجمه مثال: او هنگام کار در باغ، لباس کار سرهمی پوشیده بود.

بارانی

Example: She put on her yellow raincoat before going out in the rain.

ترجمه مثال: او قبل از بیرون رفتن زیر باران، بارانی زردش را پوشید.

چتر

Example: He opened his umbrella to shield himself from the rain.

ترجمه مثال: او برای محافظت از خود در برابر باران، چترش را باز کرد.

چکمه پلاستیکی

Example: She wore her rain boots to splash in the puddles.

ترجمه مثال: او چکمه‌های پلاستیکی‌اش را پوشید تا در چاله‌های آب بازی کند.

کلاه شنا

Example: He put on his swim cap before diving into the pool.

ترجمه مثال: او قبل از شیرجه زدن در استخر، کلاه شنایش را سرش گذاشت.