تمام واژگان استفاده شده برای مزرعه>
All Vocabulary Used for Farm
تراکتور
Example: The farmer used a tractor to plow the field.
ترجمه مثال: کشاورز از تراکتور برای شخم زدن این مزرعه استفاده کرد.
محصول
Example: It's time to harvest the crops before the frost sets in.
ترجمه مثال: وقت آن است که قبل از شروع یخ زدگی محصولات زراعی را برداشت کنید.
محصول
Example: Wheat is one of the main crops grown on this farm.
ترجمه مثال: گندم یکی از محصولات اصلی رشد یافته در این مزرعه است.
دام
Example: The farm raises cattle, sheep, and chickens as part of its livestock.
ترجمه مثال: این مزرعه گاو ، گوسفند و مرغ را به عنوان بخشی از دام های خود پرورش می دهد.
انبار غله
Example: The farmer stored hay in the barn for the winter.
ترجمه مثال: کشاورز برای زمستان یونجه را در انبار ذخیره کرد.
شخم زدن
Example: The farmer used a plow to turn over the soil.
ترجمه مثال: کشاورز از شخم برای چرخاندن خاک استفاده کرد.
رشته
Example: The cows grazed in the field behind the farmhouse.
ترجمه مثال: گاوها در مزرعه پشت خانه مزرعه چریده شده اند.
تناوب زراعی
Example: Crop rotation helps to maintain soil fertility.
ترجمه مثال: چرخش محصول به حفظ باروری خاک کمک می کند.
کود
Example: The farmer spread fertilizer on the fields to enrich the soil.
ترجمه مثال: کشاورز کود را در مزارع برای غنی سازی خاک پخش می کند.
خانه
Example: The farmhouse was nestled among the rolling hills.
ترجمه مثال: خانه مزرعه در میان تپه های نورد واقع شده بود.
آبیاری
Example: The farmer installed an irrigation system to water the crops.
ترجمه مثال: کشاورز یک سیستم آبیاری را برای آب دادن به محصولات زراعی نصب کرد.
مزرعه دار
Example: The farmer woke up early every morning to tend to the animals.
ترجمه مثال: کشاورز هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد تا به حیوانات گرایش پیدا کند.
غلات
Example: The farm grows various grains, including wheat and barley.
ترجمه مثال: این مزرعه دانه های مختلفی از جمله گندم و جو رشد می کند.
یونجه
Example: The farmer baled hay to feed the livestock during the winter.
ترجمه مثال: کشاورز یونجه را برای تغذیه دام در طول زمستان تعطیل کرد.
گله
Example: The shepherd led the herd of sheep into the pasture.
ترجمه مثال: چوپان گله گوسفند را به مراتع سوق داد.
چراگاه
Example: The cows grazed in the pasture on sunny days.
ترجمه مثال: گاوها در روزهای آفتابی در مراتع چرا.
سیلو
Example: The farmer stored silage for the cows to eat during the winter.
ترجمه مثال: کشاورز سیلوی را برای خوردن گاوها در طول زمستان ذخیره کرد.
گلخانه
Example: The farm used a greenhouse to grow vegetables year-round.
ترجمه مثال: این مزرعه از یک گلخانه برای رشد سبزیجات در طول سال استفاده کرد.
شیردوشی
Example: The farmer spent hours each day milking the cows.
ترجمه مثال: کشاورز هر روز ساعت ها در شیر دادن به گاوها می گذراند.
باغچه
Example: The orchard was filled with apple and pear trees.
ترجمه مثال: باغ پر از درختان سیب و گلابی بود.
تاکستان
Example: The vineyard produced high-quality grapes for winemaking.
ترجمه مثال: تاکستان انگور با کیفیت بالا برای شراب سازی تولید کرد.