تمام واژگان استفاده شده برای زیبایی صورت>
All Vocabulary Used for Face Beauty
پاککننده
Example: She uses a gentle cleanser to cleanse her face every night.
ترجمه مثال: او هر شب برای تمیز کردن صورتش از یک پاککننده ملایم استفاده میکند.
مرطوبکننده
Example: It's important to moisturize your skin daily to keep it hydrated.
ترجمه مثال: مهم است که برای حفظ رطوبت پوست، آن را روزانه مرطوب کنید.
لایهبردار
Example: She exfoliates her skin twice a week to remove dead cells.
ترجمه مثال: او برای از بین بردن سلولهای مرده، هفتهای دو بار پوستش را لایهبرداری میکند.
آبرسان
Example: Using a hydrating serum can help to plump up dehydrated skin.
ترجمه مثال: استفاده از سرم آبرسان میتواند به شاداب کردن پوست کمآب کمک کند.
مغذی / تغذیهکننده
Example: She applies a nourishing serum to her face before bed.
ترجمه مثال: او قبل از خواب، سرم مغذی به صورتش میزند.
روشنکننده
Example: Using a brightening mask can help to brighten dull skin.
ترجمه مثال: استفاده از ماسک روشنکننده میتواند به روشن شدن پوست کدر کمک کند.
تونر
Example: She uses a toner to balance the pH of her skin after cleansing.
ترجمه مثال: او پس از شستشو، برای متعادل کردن pH پوستش از تونر استفاده میکند.
جوانساز
Example: She uses a rejuvenating cream to reduce the appearance of wrinkles.
ترجمه مثال: او برای کاهش چین و چروک، از یک کرم جوانساز استفاده میکند.
احیاکننده / شادابکننده
Example: Using an antioxidant serum can help to revitalize tired skin.
ترجمه مثال: استفاده از سرم آنتیاکسیدان میتواند به احیای پوست خسته و بیحال کمک کند.
روشنکننده
Example: She applies an illuminating primer to give her skin a radiant glow.
ترجمه مثال: او از پرایمر روشنکننده استفاده میکند تا به پوستش جلوهای درخشان و شاداب بدهد.
محافظتکننده
Example: It's important to protect your skin from the sun's harmful rays.
ترجمه مثال: محافظت از پوست در برابر اشعههای مضر خورشید بسیار مهم است.
کانسیلر
Example: She uses a concealer to conceal dark circles under her eyes.
ترجمه مثال: او برای پوشاندن سیاهی دور چشمش از کانسیلر استفاده میکند.
کوچککننده منافذ / تصفیهکننده
Example: She uses a refining mask to refine the pores on her nose.
ترجمه مثال: او برای کوچک کردن منافذ روی بینیاش، از یک ماسک تصفیهکننده استفاده میکند.
نرمکننده / صافکننده
Example: Using a smoothing primer can help to smooth out fine lines.
ترجمه مثال: استفاده از پرایمر نرمکننده میتواند به محو کردن خطوط ریز کمک کند.
هایلایتر
Example: She uses a highlighting powder to give her face a natural glow.
ترجمه مثال: او برای دادن جلوهای طبیعی و درخشان به صورتش، از پودر هایلایتر استفاده میکند.
احیاکننده / تجدیدکننده رطوبت
Example: Applying a replenishing serum can help to replenish lost moisture.
ترجمه مثال: استفاده از یک سرم احیاکننده میتواند به بازگرداندن رطوبت از دست رفته پوست کمک کند.