تمام واژگان استفاده شده برای تشییع جنازه>
All Vocabulary Used for Funeral
فوت شده
Example: The deceased will be remembered for their kindness.
ترجمه مثال: این مرحوم به خاطر مهربانی خود به یاد می آورد.
مراسم خاکسپاری
Example: The funeral will be held at the local church.
ترجمه مثال: مراسم تشییع جنازه در کلیسای محلی برگزار می شود.
خدمات یادبود
Example: A memorial service was held to honor the deceased.
ترجمه مثال: یک مراسم یادبود برای احترام به آن مرحوم برگزار شد.
تابوت
Example: The coffin was adorned with flowers.
ترجمه مثال: تابوت با گل آراسته شد.
قبر
Example: The grave was dug in the cemetery.
ترجمه مثال: قبر در گورستان حفر شد.
ممتاز
Example: The pallbearers carried the coffin to the gravesite.
ترجمه مثال: Pallbeareers تابوت را به قبرستان منتقل می کرد.
مداحی
Example: The priest delivered a touching eulogy.
ترجمه مثال: کشیش یک مداحی لمس کننده را تحویل داد.
تسلیت
Example: He offered his condolences to the family.
ترجمه مثال: او تسلیت خود را به خانواده ارائه داد.
خاکسپاری
Example: The burial took place in the family plot.
ترجمه مثال: این دفن در طرح خانواده اتفاق افتاد.
کرمن سازی
Example: She chose cremation instead of a traditional burial.
ترجمه مثال: او به جای دفن سنتی ، کرم سازی را انتخاب کرد.
مراسم تشییع جنازه
Example: The funeral procession made its way to the cemetery.
ترجمه مثال: مراسم تشییع جنازه راهی گورستان شد.
صندوقچه
Example: The deceased was laid to rest in a wooden casket.
ترجمه مثال: آن مرحوم برای استراحت در یک صندوق چوبی قرار گرفت.
سنگ اصلی
Example: The headstone bore the name of the deceased.
ترجمه مثال: سنگ سنگی نام آن مرحوم را به همراه داشت.
از خواب بیدار
Example: The wake was held at the deceased's family home.
ترجمه مثال: بیداری در خانه خانوادگی آن مرحوم برگزار شد.
گورستان
Example: The family gathered at the graveside to say their final goodbyes.
ترجمه مثال: خانواده برای گفتن خداحافظی نهایی خود در قبرستان جمع شدند.
پلاک یادبود
Example: A memorial plaque was placed in honor of the deceased.
ترجمه مثال: پلاک یادبود به افتخار آن مرحوم قرار گرفت.