واژگان اصطلاحات دوستی>
Friendship Slang Vocabulary
بهترین دوست برای همیشه
Example: She's my BFF, we've been best friends since childhood.
ترجمه مثال: اون BFF منه، ما از بچگی بهترین دوستهای هم بودیم.
داداش
Example: Hey bro, thanks for always having my back.
ترجمه مثال: هی داداش، دمت گرم که همیشه هوامو داری.
آبجی
Example: Love you, sis! You're always there for me.
ترجمه مثال: عاشقتم آبجی! تو همیشه کنارمی.
رفیق
Example: He's my mate, we've known each other for years.
ترجمه مثال: اون رفیق منه، سالهاست که همدیگه رو میشناسیم.
رفیق صمیمی
Example: She's my chum, we've been through thick and thin together.
ترجمه مثال: اون رفیق صمیمی منه، ما تو خوشی و ناخوشی (پستی و بلندیها) کنار هم بودیم.
رفیق / آمیگو
Example: Gracias, amigo! You're the best friend anyone could ask for.
ترجمه مثال: ممنون رفیق! تو بهترین دوستی هستی که یه نفر میتونه داشته باشه.
رفیق
Example: Thanks for the support, pal. I don't know what I'd do without you.
ترجمه مثال: دمت گرم بابت حمایتت رفیق. نمیدونم بدون تو باید چیکار میکردم.
رفیق
Example: You're my buddy for life, always ready to lend a helping hand.
ترجمه مثال: تو رفیق همیشگی منی، همیشه آمادهای که کمک کنی.
همدم / همراه
Example: He's not just a companion, he's like a brother to me.
ترجمه مثال: او فقط یک همراه نیست، برای من مثل برادر است.
یار غار / پایه
Example: You're my loyal sidekick, always up for an adventure.
ترجمه مثال: تو یار غار وفادار منی، همیشه پایه ماجراجویی هستی.
رفیق فابریک / بچهمحل
Example: You're my homie, always keeping it real.
ترجمه مثال: تو رفیق فابریک منی، همیشه خودتی و رو راستی.
همراز / محرم اسرار
Example: Thanks for being my confidant, I trust you with everything.
ترجمه مثال: ممنون که همراز منی، من سر هر چیزی بهت اعتماد دارم.