shape
shape

دسته بندی لغات واژگان جشنواره بین‌المللی

واژگان جشنواره بین‌المللی

International Celebration Vocabulary

جشنواره

Example: The city hosts an annual international festival celebrating cultural diversity.

ترجمه مثال: این شهر میزبان یک جشنواره بین‌المللی سالانه است که تنوع فرهنگی را جشن می‌گیرد.

کارناوال

Example: Rio de Janeiro's carnival is one of the most famous international celebrations.

ترجمه مثال: کارناوال «ریو دو ژانیرو» یکی از مشهورترین جشن‌های بین‌المللی است.

رژه

Example: The parade featured floats from different countries in celebration of unity.

ترجمه مثال: در این رژه، ارابه‌های تزیین‌شده‌ای از کشورهای مختلف به مناسبت جشن وحدت به نمایش درآمد.

مراسم

Example: The closing ceremony marked the end of the international celebration.

ترجمه مثال: مراسم اختتامیه، نشانگر پایان این جشن بین‌المللی بود.

گالا

Example: The gala dinner was attended by dignitaries from various nations.

ترجمه مثال: شام گالا با حضور مقامات عالی‌رتبه از کشورهای مختلف برگزار شد.

رویداد

Example: The international event brought together people from all corners of the globe.

ترجمه مثال: این رویداد بین‌المللی، مردمی را از اقصی نقاط جهان گرد هم آورد.

نمایشگاه

Example: The art exhibition showcased works by artists from different countries.

ترجمه مثال: در این نمایشگاه هنری، آثاری از هنرمندان کشورهای مختلف به نمایش گذاشته شد.

گردهمایی

Example: The gathering was a joyous occasion filled with music, dance, and laughter.

ترجمه مثال: این گردهمایی، مناسبتی شاد و سرشار از موسیقی، رقص و خنده بود.

سمپوزیوم / هم‌اندیشی

Example: The international symposium provided a platform for scholars to exchange ideas.

ترجمه مثال: این سمپوزیوم بین‌المللی، بستری برای تبادل نظر میان محققان فراهم کرد.

جشن

Example: The celebration commemorated a significant milestone in international relations.

ترجمه مثال: این جشن به مناسبت بزرگداشت یک نقطه عطف مهم در روابط بین‌الملل برگزار شد.

آیین / مناسک

Example: The traditional ritual was performed as part of the international celebration.

ترجمه مثال: این آیین سنتی به عنوان بخشی از جشن بین‌المللی اجرا شد.

رویداد فرهنگی

Example: The cultural event featured performances from artists representing various cultures.

ترجمه مثال: این رویداد فرهنگی شامل اجراهایی از هنرمندان، به نمایندگی از فرهنگ‌های گوناگون بود.

مناسبت تشریفاتی

Example: The ceremonial occasion honored achievements in science and technology.

ترجمه مثال: در این مناسبت تشریفاتی از دستاوردهای علم و فناوری تقدیر شد.

جشن و سرور

Example: The festivity attracted tourists from around the world eager to experience the culture.

ترجمه مثال: این جشن، گردشگرانی را از سراسر جهان که مشتاق تجربه این فرهنگ بودند، به خود جلب کرد.

نمایش باشکوه / مسابقه زیبایی

Example: The beauty pageant drew contestants from different countries vying for the crown.

ترجمه مثال: این مسابقه زیبایی، شرکت‌کنندگانی را از کشورهای مختلف که برای کسب تاج قهرمانی رقابت می‌کردند، به خود جذب کرد.