واژگان حمل و نقل>
Shipping Vocabulary
بار
Example: The company shipped the goods by freight to the distribution center.
ترجمه مثال: این شرکت کالا را با حمل و نقل به مرکز توزیع ارسال کرد.
بار
Example: The cargo ship carried a variety of goods from different countries.
ترجمه مثال: کشتی باری کالاهای متنوعی را از کشورهای مختلف حمل می کرد.
کانتینر
Example: The products were packed into shipping containers for transport overseas.
ترجمه مثال: این محصولات برای حمل و نقل در خارج از کشور در ظروف حمل و نقل بسته بندی شده بودند.
لجستیک
Example: Efficient logistics are essential for managing the transportation and delivery of goods.
ترجمه مثال: تدارکات کارآمد برای مدیریت حمل و نقل و تحویل کالا ضروری است.
کشتی
Example: The cargo vessel docked at the port to unload its shipment.
ترجمه مثال: کشتی باری برای بارگیری حمل و نقل خود در بندر لنگر انداخت.
بندر
Example: The port is a busy hub for shipping and receiving goods from around the world.
ترجمه مثال: این بندر یک قطب شلوغ برای حمل و نقل و دریافت کالا از سراسر جهان است.
انبار
Example: The warehouse stores goods before they are shipped to customers.
ترجمه مثال: انبار قبل از ارسال به مشتریان ، کالاهای انبار را ذخیره می کند.
حامل
Example: The carrier company provides shipping services for both domestic and international deliveries.
ترجمه مثال: شرکت حامل خدمات حمل و نقل را برای تحویل داخلی و بین المللی ارائه می دهد.
تحویل
Example: The package was scheduled for delivery by the end of the week.
ترجمه مثال: این بسته تا پایان هفته برای تحویل برنامه ریزی شده بود.
حمل
Example: The shipment of electronics arrived at the warehouse ahead of schedule.
ترجمه مثال: حمل و نقل الکترونیک پیش از برنامه به انبار رسید.
گمرک
Example: The goods had to clear customs before they could be released for delivery.
ترجمه مثال: این کالاها قبل از آزاد شدن برای تحویل ، باید آداب و رسوم را پاک کرد.
پالت
Example: The products were stacked on pallets for easy transport and storage.
ترجمه مثال: این محصولات برای حمل و نقل و ذخیره سازی آسان روی پالت ها جمع شده بودند.
حمل و نقل هوایی
Example: Air freight is often used for shipping time-sensitive or perishable goods.
ترجمه مثال: حمل و نقل هوایی اغلب برای حمل کالاهای حساس به زمان یا قابل خراب شدن استفاده می شود.
لایحه
Example: The bill of lading serves as a receipt and contract for the shipment of goods.
ترجمه مثال: صورتحساب بار به عنوان دریافت و قرارداد حمل کالا عمل می کند.
عبور
Example: The package is currently in transit and is expected to arrive tomorrow.
ترجمه مثال: این بسته در حال حاضر در حال حمل و نقل است و انتظار می رود فردا وارد آن شود.
محموله
Example: The company shipped the products to the retailer on consignment.
ترجمه مثال: این شرکت محصولات را در هنگام حمل و نقل به خرده فروش ارسال کرد.
پیگیری
Example: Customers can track the status of their shipment online using a tracking number.
ترجمه مثال: مشتریان می توانند با استفاده از شماره ردیابی ، وضعیت حمل و نقل خود را بصورت آنلاین ردیابی کنند.
تحقق
Example: The fulfillment center processes orders and prepares them for shipping.
ترجمه مثال: مرکز تحقق سفارشات را پردازش می کند و آنها را برای حمل و نقل آماده می کند.