shape
shape

دسته بندی لغات واژگان مربوط به مترو

واژگان مربوط به مترو

Subway Vocabulary

سکو

Example: Passengers wait for the train on the platform.

ترجمه مثال: مسافران منتظر قطار روی سکو هستند.

قطار - تعلیم دادن

Example: The train arrives at the station every ten minutes.

ترجمه مثال: قطار هر ده دقیقه به ایستگاه می رسد.

بلیط

Example: Don't forget to buy a ticket before boarding the subway.

ترجمه مثال: فراموش نکنید که قبل از سوار شدن به مترو بلیط خریداری کنید.

گردان

Example: You need to pass through the turnstile to enter the subway station.

ترجمه مثال: برای ورود به ایستگاه مترو ، باید از چرخ دستی عبور کنید.

نقشه

Example: Check the subway map to find the best route to your destination.

ترجمه مثال: نقشه مترو را بررسی کنید تا بهترین مسیر به مقصد خود را پیدا کنید.

ایستگاه

Example: The subway station is located underground.

ترجمه مثال: ایستگاه مترو در زیر زمین واقع شده است.

ماشین بلیط

Example: You can purchase tickets from the ticket machine.

ترجمه مثال: می توانید بلیط را از دستگاه بلیط خریداری کنید.

درهای صفحه سکوی

Example: Platform screen doors provide safety by preventing access to the tracks.

ترجمه مثال: درهای صفحه پلت فرم با جلوگیری از دسترسی به آهنگ ها ، ایمنی را فراهم می کنند.

اعلامیه

Example: Listen to the announcement for information about the next train.

ترجمه مثال: برای اطلاعات در مورد قطار بعدی به اطلاعیه گوش دهید.

پله برقی

Example: Take the escalator if you don't want to use the stairs.

ترجمه مثال: اگر نمی خواهید از پله ها استفاده کنید ، پله برقی را بگیرید.

خروج

Example: Follow the signs to find the exit of the subway station.

ترجمه مثال: برای یافتن خروج ایستگاه مترو ، علائم را دنبال کنید.

انتقال

Example: You may need to transfer to another line to reach your final destination.

ترجمه مثال: برای رسیدن به مقصد نهایی خود ممکن است لازم باشد به یک خط دیگر منتقل شوید.

خروج اضطراری

Example: In case of emergency, use the emergency exit to evacuate the station.

ترجمه مثال: در صورت اضطراری ، از خروج اضطراری برای تخلیه ایستگاه استفاده کنید.

برنامه

Example: Check the schedule for the subway's operating hours.

ترجمه مثال: برنامه ساعات کار مترو را بررسی کنید.

لبه سکو

Example: Stand behind the platform edge while waiting for the train.

ترجمه مثال: در حالی که منتظر قطار هستید در پشت لبه سکو بایستید.

کالسکه مترو

Example: The subway carriage was crowded during rush hour.

ترجمه مثال: کالسکه مترو در ساعت عجله شلوغ بود.

شبکه مترو

Example: The subway network in this city is extensive.

ترجمه مثال: شبکه مترو در این شهر گسترده است.

کرایه

Example: The fare for a single subway ride is $2.

ترجمه مثال: کرایه یک سوار مترو 2 دلار است.

جدول زمانی

Example: Consult the timetable for information on train departures and arrivals.

ترجمه مثال: برای اطلاعات در مورد عزیمت و ورود قطار با جدول زمانی مشورت کنید.