shape
shape

دسته بندی لغات واژگان فلسفی

واژگان فلسفی

Philosophy Vocabulary

متافیزیک

Example: Metaphysics deals with the fundamental nature of reality.

ترجمه مثال: متافیزیک به ماهیت اساسی واقعیت می‌پردازد.

معرفت شناسی

Example: Epistemology explores the nature and scope of knowledge.

ترجمه مثال: معرفت شناسی ماهیت و دامنه دانش را بررسی می‌کند.

اخلاق

Example: Ethics examines concepts of right and wrong behavior.

ترجمه مثال: اخلاق مفاهیم رفتار درست و نادرست را بررسی می‌کند.

زیبایی شناسی

Example: Aesthetics explores principles of beauty and artistic expression.

ترجمه مثال: زیبایی شناسی اصول زیبایی و بیان هنری را بررسی می‌کند.

منطق

Example: Logic studies the principles of valid reasoning.

ترجمه مثال: منطق اصول استدلال معتبر را مطالعه می‌کند.

هستی شناسی

Example: Ontology investigates the nature of being and existence.

ترجمه مثال: هستی شناسی ماهیت هستی و وجود را بررسی می‌کند.

فلسفه ذهن

Example: Philosophy of mind explores the nature of consciousness and mental phenomena.

ترجمه مثال: فلسفه ذهن به بررسی ماهیت آگاهی و پدیده‌های ذهنی می‌پردازد.

فلسفه دین

Example: Philosophy of religion examines concepts related to God, faith, and belief.

ترجمه مثال: فلسفه دین مفاهیم مربوط به خدا، ایمان و اعتقاد را بررسی می‌کند.

فلسفه سیاسی

Example: Political philosophy explores concepts of governance, justice, and rights.

ترجمه مثال: فلسفه سیاسی به بررسی مفاهیم حاکمیت، عدالت و حقوق می‌پردازد.

اگزیستانسیالیسم

Example: Existentialism focuses on individual freedom, choice, and responsibility.

ترجمه مثال: اگزیستانسیالیسم بر آزادی، انتخاب و مسئولیت فردی متمرکز است.

عقل گرایی

Example: Rationalism emphasizes the role of reason and intellect in acquiring knowledge.

ترجمه مثال: عقل گرایی بر نقش عقل و خرد در دستیابی به دانش تأکید دارد.

تجربه‌گرایی

Example: Empiricism emphasizes the importance of sensory experience in acquiring knowledge.

ترجمه مثال: تجربه‌گرایی بر اهمیت تجربه حسی در دستیابی به دانش تأکید دارد.

نیهیلیسم

Example: Nihilism rejects conventional values and beliefs, often leading to existential despair.

ترجمه مثال: نیهیلیسم ارزش‌ها و عقاید متعارف را رد می‌کند، که اغلب منجر به ناامیدی وجودی می‌شود.

سودمند گرایی

Example: Utilitarianism holds that the best action is one that maximizes utility or happiness.

ترجمه مثال: سودمندگرایی معتقد است که بهترین اقدام، آن است که سودمندی یا خوشبختی را به حداکثر برساند.

شک‌گرایی

Example: Skepticism questions the possibility of knowledge, often adopting a critical attitude.

ترجمه مثال: شک‌گرایی امکانِ دانستن را زیر سؤال می‌برد و اغلب نگرشی انتقادی اتخاذ می‌کند.

ایده‌گرایی

Example: Idealism asserts that reality is fundamentally mental or spiritual in nature.

ترجمه مثال: ایده‌گرایی ادعا می‌کند که واقعیت، اساساً ماهیتی ذهنی یا روحانی دارد.

ماده‌گرایی

Example: Materialism holds that matter is the fundamental substance in nature.

ترجمه مثال: ماده‌گرایی معتقد است که ماده، جوهر بنیادین در طبیعت است.

دوگانه‌گرایی

Example: Dualism posits that the mind and body are distinct and separate entities.

ترجمه مثال: دوگانه‌گرایی معتقد است که ذهن و بدن دو جوهر متمایز و جدا از هم هستند.

یگانه‌گرایی

Example: Monism asserts that all existence consists of or can be explained by a single substance or principle.

ترجمه مثال: یگانه‌گرایی ادعا می‌کند که تمام هستی از یک جوهر یا اصل واحد تشکیل شده یا با آن قابل توضیح است.

عمل‌گرایی

Example: Pragmatism emphasizes practical consequences as the criteria for truth and meaning.

ترجمه مثال: عمل‌گرایی بر پیامدهای عملی به عنوان معیارهای حقیقت و معنا تأکید می‌کند.