shape
shape

جزییات مقاله

لغات انگلیسی مرتبط با آداب و رسوم

لغات انگلیسی مرتبط با آداب و رسوم

آشنایی با واژگان مرتبط با آداب و رسوم می‌تواند شما را در تعاملات فرهنگی و اجتماعی بهتر یاری دهد. در این مقاله، مجموعه‌ای از لغات پرکاربرد انگلیسی در زمینه آداب و رسوم همراه با مثال و ترجمه فارسی آورده شده است.


لغات انگلیسی مرتبط با آداب و رسوم:

  1. Tradition - سنت
    Example: Every family has its own unique traditions.
    ترجمه: هر خانواده سنت‌های منحصر به فرد خود را دارد.

  1. Culture - فرهنگ
    Example: Learning about different cultures is fascinating.
    ترجمه: یادگیری درباره فرهنگ‌های مختلف جذاب است.

  1. Custom - رسم
    Example: Shaking hands is a common custom in many countries.
    ترجمه: دست دادن یک رسم رایج در بسیاری از کشورهاست.

  1. Ceremony - مراسم
    Example: The wedding ceremony was beautiful and traditional.
    ترجمه: مراسم عروسی زیبا و سنتی بود.

  1. Festival - جشنواره
    Example: The city hosts a music festival every summer.
    ترجمه: این شهر هر تابستان یک جشنواره موسیقی برگزار می‌کند.

  1. Ritual - آیین
    Example: Lighting candles is an important ritual in many cultures.
    ترجمه: روشن کردن شمع یک آیین مهم در بسیاری از فرهنگ‌ها است.

  1. Belief - باور
    Example: Respect for others is a core belief in their community.
    ترجمه: احترام به دیگران یک باور اصلی در جامعه آنهاست.

  1. Heritage - میراث
    Example: Historical buildings are part of our cultural heritage.
    ترجمه: ساختمان‌های تاریخی بخشی از میراث فرهنگی ما هستند.

  1. Superstition - خرافه
    Example: Many people believe in superstitions about bad luck.
    ترجمه: بسیاری از مردم به خرافات مربوط به بدشانسی باور دارند.

  1. Etiquette - آداب معاشرت
    Example: It is important to learn proper dining etiquette.
    ترجمه: یادگیری آداب صحیح غذا خوردن مهم است.

  1. Respect - احترام
    Example: Showing respect for elders is a universal value.
    ترجمه: احترام به بزرگان یک ارزش جهانی است.

  1. Ancestor - نیاکان
    Example: They honor their ancestors during the annual festival.
    ترجمه: آنها در طول جشنواره سالانه به نیاکان خود ادای احترام می‌کنند.

  1. Gesture - ژست یا حرکت
    Example: A thumbs-up is a positive gesture in many countries.
    ترجمه: نشان دادن شست به بالا یک حرکت مثبت در بسیاری از کشورهاست.

  1. Hospitality - مهمان‌نوازی
    Example: Their hospitality made us feel at home.
    ترجمه: مهمان‌نوازی آنها باعث شد که احساس راحتی کنیم.

  1. Symbol - نماد
    Example: The dove is a symbol of peace.
    ترجمه: کبوتر نماد صلح است.

  1. Unity - وحدت
    Example: Festivals promote a sense of unity within the community.
    ترجمه: جشنواره‌ها حس وحدت را در جامعه تقویت می‌کنند.

  1. Prayer - دعا
    Example: Prayer is an important tradition in their religion.
    ترجمه: دعا یک سنت مهم در دین آنهاست.

  1. Gift-Giving - هدیه دادن
    Example: Gift-giving is a common custom during holidays.
    ترجمه: هدیه دادن یک رسم رایج در تعطیلات است.

  1. Greeting - احوالپرسی
    Example: A warm greeting can make a good first impression.
    ترجمه: یک احوالپرسی گرم می‌تواند تأثیر اولیه خوبی بگذارد.

  1. Farewell - خداحافظی
    Example: They organized a farewell party for their friend.
    ترجمه: آنها یک مهمانی خداحافظی برای دوستشان ترتیب دادند.

  1. Dance - رقص
    Example: Traditional dances are performed during the festival.
    ترجمه: رقص‌های سنتی در طول جشنواره اجرا می‌شوند.

  1. Music - موسیقی
    Example: Music is an essential part of every culture.
    ترجمه: موسیقی بخش مهمی از هر فرهنگی است.

  1. Feast - جشن
    Example: The community gathered for a grand feast.
    ترجمه: جامعه برای یک جشن بزرگ گرد هم آمدند.

  1. Costume - لباس سنتی
    Example: People wear traditional costumes during the festival.
    ترجمه: مردم در طول جشنواره لباس‌های سنتی می‌پوشند.

  1. Tradition Keeper - نگهبان سنت
    Example: The elders are seen as tradition keepers in the tribe.
    ترجمه: بزرگان به عنوان نگهبانان سنت در قبیله شناخته می‌شوند.

  1. Celebration - جشن
    Example: The celebration lasted for three days.
    ترجمه: جشن به مدت سه روز ادامه داشت.

  1. Ceremonial - تشریفاتی
    Example: They performed a ceremonial dance before the event.
    ترجمه: آنها قبل از مراسم یک رقص تشریفاتی اجرا کردند.

این لیست می‌تواند به شما در آشنایی با واژگان مرتبط با آداب و رسوم در مکالمات و متون انگلیسی کمک کند.