آشنایی با رنگها در زبان انگلیسی به همراه مثالها و کاربردها
رنگها در زبان انگلیسی نه تنها در مکالمات روزمره بلکه در توصیف اشیا، احساسات، و حتی در زبان ادبی اهمیت زیادی دارند. دانستن نام رنگها و نحوه استفاده از آنها در جملات میتواند به برقراری ارتباط بهتر کمک کند. در این مقاله، لیستی از رنگهای رایج در زبان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و مثالهای کاربردی ارائه میشود.
رنگهای اصلی (Primary Colors)
رنگهای اصلی شامل سه رنگ پایه هستند:
| انگلیسی | فارسی | 
|---|---|
| Red | قرمز | 
| Blue | آبی | 
| Yellow | زرد | 
مثالهای کاربردی:
- The apple is red. 
 (سیب قرمز است.)
- The sky is blue today. 
 (آسمان امروز آبی است.)
- The sun looks yellow at sunset. 
 (خورشید در غروب زرد به نظر میرسد.)
رنگهای فرعی (Secondary Colors)
رنگهای فرعی از ترکیب رنگهای اصلی به وجود میآیند:
| انگلیسی | فارسی | 
|---|---|
| Green | سبز | 
| Orange | نارنجی | 
| Purple | بنفش | 
مثالهای کاربردی:
- Grass is usually green. 
 (چمن معمولاً سبز است.)
- She wore an orange dress. 
 (او یک لباس نارنجی پوشید.)
- The flowers are purple. 
 (گلها بنفش هستند.)
رنگهای ترکیبی و خاص (Shades and Tints)
| انگلیسی | فارسی | 
|---|---|
| Black | سیاه | 
| White | سفید | 
| Gray / Grey | خاکستری | 
| Pink | صورتی | 
| Brown | قهوهای | 
| Cyan / Teal | فیروزهای | 
| Beige | کرم | 
| Violet | ارغوانی | 
| Maroon | زرشکی | 
| Turquoise | آبی فیروزهای | 
| Gold | طلایی | 
| Silver | نقرهای | 
مثالهای کاربردی:
- The night is black and quiet. 
 (شب سیاه و آرام است.)
- Snow is always white. 
 (برف همیشه سفید است.)
- She painted her room pink. 
 (او اتاقش را صورتی رنگ کرد.)
عبارات و اصطلاحات مرتبط با رنگها
1. ارتباط رنگها با احساسات:
- Red: نشاندهنده عشق یا خشم - He was red with anger.
 (او از خشم قرمز شده بود.)
 
- He was red with anger.
- Blue: نشاندهنده غم یا آرامش - She feels blue today.
 (او امروز احساس غم دارد.)
 
- She feels blue today.
- Green: نشاندهنده حسادت - He is green with envy.
 (او از حسادت سبز شده است.)
 
- He is green with envy.
2. اصطلاحات رایج:
- Out of the blue: ناگهان - The news came out of the blue.
 (خبر ناگهان رسید.)
 
- The news came out of the blue.
- Tickled pink: خیلی خوشحال - She was tickled pink with her gift.
 (او از هدیهاش بسیار خوشحال شد.)
 
- She was tickled pink with her gift.
- Black and white: واضح و مشخص - The rules are written in black and white.
 (قوانین به طور واضح نوشته شدهاند.)
 
- The rules are written in black and white.
لیست لغات استفادهشده در مقاله
| کلمه انگلیسی | معنی فارسی | 
|---|---|
| Color | رنگ | 
| Primary | اصلی | 
| Secondary | فرعی | 
| Shade | سایه (رنگ) | 
| Tint | طیف روشنتر | 
نتیجهگیری
آشنایی با رنگها در زبان انگلیسی یکی از مهارتهای ابتدایی اما بسیار کاربردی است. با یادگیری رنگها و استفاده از آنها در جملات، میتوانید توصیفات دقیقتری داشته باشید و در مکالمات روزمره راحتتر ارتباط برقرار کنید. یادگیری اصطلاحات مرتبط با رنگها نیز میتواند دانش زبان شما را عمیقتر کند.

 
   
  