لغات رایج انگلیسی در سیاست خارجی
سیاست خارجی از موضوعات پرکاربرد در اخبار روزمره و گفتگوهای بینالمللی است. در این بخش، لغات مهم مرتبط با سیاست خارجی را همراه با مثالهای کاربردی و ترجمه فارسی برای شما ارائه کردهایم تا بتوانید دانش زبانی خود را گسترش دهید.
لغات انگلیسی در سیاست خارجی:
- Diplomacy - دیپلماسی
 Example: Diplomacy plays a key role in maintaining international peace.
 ترجمه: دیپلماسی نقش کلیدی در حفظ صلح بینالمللی دارد.
- Ambassador - سفیر
 Example: The ambassador met with foreign officials to discuss trade relations.
 ترجمه: سفیر با مقامات خارجی برای بحث در مورد روابط تجاری دیدار کرد.
- Sanctions - تحریمها
 Example: Economic sanctions were imposed on the country due to its policies.
 ترجمه: به دلیل سیاستهای کشور، تحریمهای اقتصادی اعمال شد.
- Negotiation - مذاکره
 Example: Successful negotiation requires mutual respect and understanding.
 ترجمه: مذاکره موفق به احترام و درک متقابل نیاز دارد.
- Treaty - معاهده
 Example: The countries signed a treaty to reduce nuclear weapons.
 ترجمه: کشورها معاهدهای برای کاهش تسلیحات هستهای امضا کردند.
- Conflict - درگیری
 Example: The conflict between the two nations has lasted for decades.
 ترجمه: درگیری بین این دو کشور دههها ادامه داشته است.
- Alliance - اتحاد
 Example: NATO is a military alliance of several countries.
 ترجمه: ناتو یک اتحاد نظامی از چندین کشور است.
- Embassy - سفارت
 Example: The embassy provided assistance to citizens living abroad.
 ترجمه: سفارت به شهروندانی که در خارج از کشور زندگی میکنند کمک ارائه داد.
- Bilateral - دوجانبه
 Example: The two nations held bilateral talks to resolve the issue.
 ترجمه: این دو کشور مذاکرات دوجانبهای برای حل مسئله برگزار کردند.
- Multilateral - چندجانبه
 Example: Multilateral agreements are essential for global cooperation.
 ترجمه: توافقات چندجانبه برای همکاری جهانی ضروری هستند.
- Sovereignty - حاکمیت
 Example: The country defended its sovereignty against foreign intervention.
 ترجمه: کشور از حاکمیت خود در برابر مداخله خارجی دفاع کرد.
- Territory - سرزمین
 Example: The two nations disputed control over the territory.
 ترجمه: این دو کشور بر سر کنترل سرزمین اختلاف داشتند.
- Embargo - تحریم تجاری
 Example: The country faced an international embargo on oil exports.
 ترجمه: کشور با تحریم بینالمللی صادرات نفت مواجه شد.
- Resolution - قطعنامه
 Example: The United Nations passed a resolution to support peacekeeping efforts.
 ترجمه: سازمان ملل قطعنامهای برای حمایت از تلاشهای حفظ صلح تصویب کرد.
- Refugee - پناهنده
 Example: Thousands of refugees fled the war-torn country seeking safety.
 ترجمه: هزاران پناهنده از کشور جنگزده برای یافتن امنیت فرار کردند.
- Ceasefire - آتشبس
 Example: Both sides agreed to a ceasefire to allow humanitarian aid.
 ترجمه: هر دو طرف با آتشبس موافقت کردند تا کمکهای بشردوستانه ارائه شود.
- Intervention - مداخله
 Example: The international community condemned the military intervention.
 ترجمه: جامعه بینالمللی مداخله نظامی را محکوم کرد.
- Protocol - پروتکل
 Example: The diplomats followed the protocol during the official meeting.
 ترجمه: دیپلماتها در طول جلسه رسمی از پروتکل پیروی کردند.
- Border - مرز
 Example: The two countries disputed the border for decades.
 ترجمه: این دو کشور برای دههها بر سر مرز اختلاف داشتند.
- Peacekeeping - حفظ صلح
 Example: The peacekeeping mission ensured stability in the region.
 ترجمه: مأموریت حفظ صلح، ثبات منطقه را تضمین کرد.
- Trade Agreement - توافق تجاری
 Example: The trade agreement boosted the economy of both nations.
 ترجمه: توافق تجاری، اقتصاد هر دو کشور را تقویت کرد.
- Territorial Dispute - اختلافات ارضی
 Example: The territorial dispute between the countries remains unresolved.
 ترجمه: اختلافات ارضی بین این کشورها همچنان حل نشده باقی مانده است.
- Peace Talks - مذاکرات صلح
 Example: Peace talks were held to end the decade-long war.
 ترجمه: مذاکرات صلح برای پایان دادن به جنگ دهساله برگزار شد.
- Summit - اجلاس
 Example: World leaders attended the summit to discuss climate change.
 ترجمه: رهبران جهان در اجلاس برای بحث در مورد تغییرات آبوهوایی شرکت کردند.
- Foreign Policy - سیاست خارجی
 Example: The new government is focusing on a more independent foreign policy.
 ترجمه: دولت جدید بر روی سیاست خارجی مستقلتر تمرکز دارد.
- Tariffs - تعرفهها
 Example: Tariffs on imported goods can affect the economy significantly.
 ترجمه: تعرفههای کالاهای وارداتی میتواند تأثیر زیادی بر اقتصاد داشته باشد.
- Immigration - مهاجرت
 Example: Immigration policies vary greatly between countries.
 ترجمه: سیاستهای مهاجرتی بین کشورها بسیار متفاوت است.
- Embargo - تحریم تجاری
 Example: The country faced an international embargo on oil exports.
 ترجمه: کشور با تحریم بینالمللی صادرات نفت مواجه شد.
- Nuclear Deal - توافق هستهای
 Example: The nuclear deal aimed to limit the country's nuclear program.
 ترجمه: توافق هستهای هدفش محدود کردن برنامه هستهای کشور بود.
- Asylum - پناهندگی
 Example: The government granted asylum to the political refugees.
 ترجمه: دولت به پناهندگان سیاسی پناهندگی اعطا کرد.
- Sanction Relief - رفع تحریم
 Example: The country demanded sanction relief during the negotiations.
 ترجمه: کشور در طول مذاکرات خواستار رفع تحریم شد.

 
   
  