shape
shape

جزییات مقاله

50 اصطلاح عامیانه انگلیسی که در فیلم‌ها شنیده می‌شوند

50 اصطلاح عامیانه انگلیسی که در فیلم‌ها شنیده می‌شوند

زبان انگلیسی تنها به دانستن گرامر و لغات رسمی خلاصه نمی‌شود. برای اینکه بتوانید مثل یک نیتیو (بومی) صحبت کنید، باید با اصطلاحات عامیانه (Slang) آشنا شوید. این اصطلاحات در فیلم‌ها، سریال‌ها و حتی مکالمات روزمره مردم بومی بسیار رایج هستند. در این مقاله، 50 اصطلاح عامیانه انگلیسی که در فیلم‌ها شنیده می‌شوند را بررسی می‌کنیم و نحوه استفاده از آن‌ها را با مثال‌های کاربردی توضیح می‌دهیم.

 

تعریف اصطلاحات عامیانه

اصطلاحات عامیانه (Slang) واژگان یا عبارات غیررسمی هستند که معمولاً در مکالمات غیررسمی استفاده می‌شوند. این اصطلاحات می‌توانند معنای خاصی داشته باشند که در فرهنگ لغت پیدا نمی‌شود و بیشتر در گروه‌های خاصی از جامعه رواج دارند.

 

50 اصطلاح عامیانه انگلیسی پرکاربرد در فیلم‌ها

1. Cool

معنی: عالی، خفن
مثال:
"That movie was so cool!"
(آن فیلم خیلی خفن بود!)

 

2. Chill

معنی: آرام، راحت
مثال:
"Let’s just chill at home tonight."
(بیایید امشب توی خونه آروم بنشینیم.)

 

3. Busted

معنی: دستگیر شدن، لو رفتن
مثال:
"He got busted for speeding."
(او به خاطر سرعت زیاد دستگیر شد.)

 

4. Hit the sack

معنی: به رختخواب رفتن
مثال:
"I’m exhausted, I’m gonna hit the sack."
(من خسته‌ام، می‌رم خوابم.)

 

5. Hang out

معنی: وقت گذراندن با دوستان
مثال:
"Do you wanna hang out this weekend?"
(این آخر هفته می‌خوای باهام وقت بذاری؟)

 

6. Break a leg

معنی: موفق باشی (معمولاً قبل از اجراهای هنری استفاده می‌شود)
مثال:
"You’ve got this! Break a leg!"
(تو می‌تونی! موفق باشی!)

 

7. Spill the tea

معنی: حقایق را فاش کردن
مثال:
"Come on, spill the tea! What happened last night?"
(بیا، حقایق را بگو! دیشب چی شد؟)

 

8. Ghost

معنی: ناپدید شدن (قطع تماس با کسی بدون اطلاع)
مثال:
"He ghosted me after our first date."
(او بعد از قرار اول منو ترک کرد و هیچ خبری نداد.)

 

9. Lit

معنی: فوق‌العاده، شاد و سرزنده
مثال:
"The party was so lit last night!"
(دیشب مهمونی خیلی شادی بود!)

 

10. Bail

معنی: ترک کردن، فرار کردن
مثال:
"I’m tired, I’m gonna bail early."
(من خسته‌ام، زود می‌رم.)

 

11. Epic fail

معنی: شکست بزرگ
مثال:
"That was an epic fail!"
(این یک شکست بزرگ بود!)

 

12. No biggie

معنی: مشکلی نیست
مثال:
"Don’t worry, it’s no biggie."
(نگران نباش، مشکلی نیست.)

 

13. Catch some Zs

معنی: خوابیدن
مثال:
"I need to catch some Zs before work."
(قبل از کار باید بخوابم.)

 

14. On point

معنی: کاملاً درست، عالی
مثال:
"Your outfit is on point today!"
(لباس تو امروز کاملاً عالیه!)

 

15. Keep it real

معنی: صادق باش
مثال:
"Just keep it real with me, okay?"
(فقط با من صادق باش، خوبه؟)

 

16. Low-key

معنی: به صورت آرام، بدون سر و صدا
مثال:
"I’m low-key excited about the trip."
(من به صورت آرام برای سفر هیجان‌زده‌ام.)

 

17. High-key

معنی: به صورت واضح و پررنگ
مثال:
"I’m high-key obsessed with this song!"
(من کاملاً شیفته این آهنگ شدم!)

 

18. Flex

معنی: خودنمایی کردن
مثال:
"He’s always flexing his new car."
(او همیشه داره ماشین جدیدش رو نشون می‌ده.)

 

19. Vibes

معنی: حس، حال
مثال:
"This place has such good vibes."
(این جا حس خیلی خوبی داره.)

 

20. FOMO

معنی: ترس از از دست دادن (Fear Of Missing Out)
مثال:
"I have serious FOMO about that party."
(من واقعاً از از دست دادن اون مهمونی نگرانم.)

 

21. YOLO

معنی: فقط یک بار زندگی می‌کنی (You Only Live Once)
مثال:
"Let’s go skydiving! YOLO!"
(بیایید برویم چتربازی کنیم! فقط یک بار زندگی می‌کنی!)

 

22. Cray

معنی: دیوانه‌وار
مثال:
"This weather is cray!"
(این آب‌وهوای دیوانه‌واره!)

 

23. Squad

معنی: گروه دوستان
مثال:
"My squad is coming over tonight."
(گروه دوستام امشب میان.)

 

24. Bruh

معنی: واژه تعجبی شبیه به "آقا"
مثال:
"Bruh, stop being so dramatic!"
(آقا، دیگه دراماتیک نباش!)

 

25. Big deal

معنی: موضوع مهم
مثال:
"It’s not a big deal, relax!"
(این موضوع مهمی نیست، آروم باش!)

 

26. Basic

معنی: ساده، معمولی
مثال:
"She’s so basic, she only drinks pumpkin spice lattes."
(او خیلی ساده‌است، فقط لاته فلفل تخم‌مرغی می‌نوشد.)

 

27. Throw shade

معنی: انتقاد غیرمستقیم
مثال:
"Did you just throw shade at me?"
(تو الان به من انتقاد غیرمستقیم کردی؟)

 

28. Go off

معنی: عصبانی شدن
مثال:
"He went off when he saw the bill."
(وقتی حساب رو دید، عصبانی شد.)

 

29. Snack

معنی: شخص خوش‌تیپ
مثال:
"That guy is such a snack!"
(این پسر خیلی خوش‌تیپه!)

 

30. Ship

معنی: دوست داشتن دو نفر برای هم
مثال:
"I totally ship them together!"
(من کاملاً دوست دارم که این دو تا با هم باشن!)

 

31. Bet

معنی: قبول
مثال:
"Bet, let’s do it!"
(قبول، بیایید انجامش بدیم!)

 

32. Clap back

معنی: پاسخ تند دادن
مثال:
"She clapped back at her haters."
(او به افرادی که دوستش نداشتند پاسخ تند داد.)

 

33. Dead

معنی: خنده‌دار بودن
مثال:
"That joke killed me, I’m dead!"
(این شوخی کشتم، من مردم!)

 

34. Extra

معنی: بیش از حد
مثال:
"She’s being so extra about this situation."
(او در این موقعیت خیلی بیش از حد رفتار می‌کنه.)

 

35. Gucci

معنی: عالی، خوب
مثال:
"I’m feeling Gucci today!"
(امروز احساس خوبی دارم!)

 

36. Hustle

معنی: تلاش سخت
مثال:
"You gotta hustle to succeed."
(باید سخت تلاش کنی تا موفق بشی.)

 

37. Periodt

معنی: نقطه، پایان بحث
مثال:
"I’m right, and that’s on periodt."
(من درست می‌گم، و این آخرین حرفمه.)

 

38. Salty

معنی: ناراحت یا عصبانی
مثال:
"Why are you so salty about losing?"
(چرا به خاطر باختن اینقدر ناراحتی؟)

 

39. Stan

معنی: طرفدار وفادار
مثال:
"I stan this artist so much!"
(من خیلی طرفدار این هنرمندم!)

 

40. Tea

معنی: شایعه یا اطلاعات جذاب
مثال:
"What’s the tea?"
(خبر چیه؟)

 

41. Thicc

معنی: چاق و خوش‌فرم
مثال:
"That cat is thicc!"
(این گربه خیلی چاق و خوش‌فرمه!)

 

42. Vibe check

معنی: بررسی حال و حوصله
مثال:
"How’s your vibe check?"
(حال و حوصله‌ات چطوره؟)

 

43. Woke

معنی: آگاه
مثال:
"He’s very woke about social issues."
(او در مورد مسائل اجتماعی خیلی آگهیه.)

 

44. Yeet

معنی: پرتاب کردن
مثال:
"Yeet that ball across the field!"
(این توپ رو به اون طرف زمین پرت کن!)

 

45. Zero chill

معنی: آرامش صفر
مثال:
"He has zero chill when he’s stressed."
(وقتی استرس داره، اصلاً آروم نیست.)

 

46. Big mood

معنی: حالت دقیقاً همینه
مثال:
"That picture is such a big mood."
(این عکس دقیقاً حال من رو نشون می‌ده.)

 

47. Cancelled

معنی: کنسل شدن
مثال:
"They cancelled the concert due to rain."
(به خاطر بارون کنسرت کنسل شد.)

 

48. Glow up

معنی: تغییر مثبت در ظاهر
مثال:
"Look at her glow up!"
(به تغییر مثبتش نگاه کن!)

 

49. Simp

معنی: کسی که خیلی عاشقه
مثال:
"He’s such a simp for her."
(او خیلی عاشق اون دختره.)

 

50. Sus

معنی: مشکوک
مثال:
"That guy looks sus."
(این آقا مشکوک به نظر می‌رسه.)

 

کاربرد اصطلاحات عامیانه

این اصطلاحات در فیلم‌ها، سریال‌ها و مکالمات روزمره مردم بومی بسیار رایج هستند. با یادگیری این اصطلاحات، می‌توانید مکالمات خود را طبیعی‌تر و شبیه به بومی‌ها کنید.

 

نتیجه‌گیری

یادگیری اصطلاحات عامیانه انگلیسی می‌تواند به شما کمک کند تا زبان خود را به سطح بومی‌ها برسانید و در مکالمات روزمره طبیعی‌تر عمل کنید. این اصطلاحات در فیلم‌ها، سریال‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی بسیار رایج هستند. با دیدن فیلم‌ها و تمرین این اصطلاحات در مکالمات خود، می‌توانید مهارت خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید.