تفاوت بین "Job" و "Work" در انگلیسی + مثالهای کاربردی
۱. "Job" چیست؟
"Job" به یک شغل مشخص اشاره دارد که فرد برای آن حقوق دریافت میکند. یک "job" معمولاً شامل یک موقعیت خاص در یک شرکت یا سازمان است.
ساختار کلی:
Subject + verb + job
مثالهای کاربردی:
She has a new job at a bank.
او یک شغل جدید در بانک دارد.
My job is to manage the company’s finances.
شغل من مدیریت امور مالی شرکت است.
He lost his job last month.
او ماه گذشته شغلش را از دست داد.
نکات مهم:
- "Job" به یک موقعیت مشخص اشاره دارد، نه فعالیت کلی کار.
- میتوان از "a job" استفاده کرد، زیرا قابل شمارش است.
- اگر کسی بیکار باشد، میتوان گفت: "I don’t have a job."
۲. "Work" چیست؟
"Work" به فعالیت کلی کار کردن اشاره دارد و یک اسم غیرقابل شمارش است. این کلمه به معنای وظایف، تلاشها و فعالیتهایی است که برای کسب درآمد یا انجام یک مسئولیت انجام میشود.
ساختار کلی:
Subject + verb + work
مثالهای کاربردی:
I have a lot of work to do today.
امروز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.
She enjoys her work as a designer.
او از کارش به عنوان یک طراح لذت میبرد.
Work is important for personal growth.
کار برای رشد شخصی مهم است.
نکات مهم:
- "Work" قابل شمارش نیست، بنابراین نمیگوییم "a work".
- "Work" بیشتر به فعالیت و تلاش اشاره دارد، نه به یک موقعیت شغلی خاص.
- اگر کسی بیکار باشد، نمیگوییم "I don’t have work" بلکه معمولاً میگوییم: "I don’t have a job."
۳. مقایسه بین "Job" و "Work"
عبارت | معنی | مثال |
---|---|---|
Job | یک موقعیت شغلی خاص | He got a new job as a teacher. (او یک شغل جدید به عنوان معلم پیدا کرد.) |
Work | فعالیت و تلاش کلی | She has a lot of work to do. (او کارهای زیادی برای انجام دادن دارد.) |
نکته مهم:
- "Job" به یک موقعیت شغلی خاص اشاره دارد، اما "Work" به فعالیت و فرآیند کار کردن.
- "Job" قابل شمارش است و میتوان از "a job" استفاده کرد، اما "Work" غیرقابل شمارش است.
۴. خلاصه و نکات کلیدی
✅ "Job" به یک موقعیت شغلی مشخص اشاره دارد.
✅ "Work" به فعالیت کلی کار کردن اشاره دارد.
✅ "Job" قابل شمارش است، اما "Work" غیرقابل شمارش است.
✅ "I have a job" درست است، اما "I have a work" اشتباه است.
۵. واژگان مهم با ترجمه
واژه انگلیسی | معنی فارسی |
---|---|
Job | شغل |
Work | کار (فعالیت کلی) |
Position | موقعیت شغلی |
Activity | فعالیت |
Career | حرفه |
Unemployed | بیکار |
Responsibilities | مسئولیتها |
Effort | تلاش |