وعدههای غذایی در انگلیسی: کلمات و عبارات پرکاربرد
یکی از اولین موضوعاتی که هنگام یادگیری زبان انگلیسی با آن روبهرو میشوید، کلمات و عبارات مرتبط با وعدههای غذایی است. این واژگان نهتنها در مکالمات روزمره بلکه در موقعیتهایی مثل رستوران رفتن یا برنامهریزی غذایی بسیار کاربرد دارند. در این مقاله به معرفی وعدههای غذایی اصلی در انگلیسی و عبارات مرتبط با آنها میپردازیم.
وعدههای غذایی اصلی در زبان انگلیسی
1. Breakfast (صبحانه)
صبحانه اولین وعدهی غذایی در طول روز است که معمولا در صبح صرف میشود.
مثالها:
I usually have toast and eggs for breakfast.
(من معمولا برای صبحانه نان تُست و تخممرغ میخورم.)Do you want coffee or tea with your breakfast?
(میخواهید با صبحانه قهوه بخورید یا چای؟)
2. Lunch (ناهار)
ناهار وعدهای است که در اواسط روز خورده میشود.
مثالها:
Let’s have lunch at 1 p.m.
(بیایید ساعت یک ناهار بخوریم.)My favorite lunch is a sandwich and some fruit.
(ناهار مورد علاقه من یک ساندویچ و مقداری میوه است.)
3. Dinner (شام)
شام وعدهی غذایی اصلی در شب است که اغلب مفصلتر از وعدههای دیگر است.
مثالها:
What’s for dinner tonight?
(شام امشب چیست؟)We usually eat dinner together as a family.
(ما معمولا شام را بهصورت خانوادگی با هم میخوریم.)
وعدههای فرعی و خاص در انگلیسی
4. Brunch (بین صبحانه و ناهار)
برانچ ترکیبی از صبحانه و ناهار است که معمولا بین ساعت 10 صبح تا 2 بعدازظهر صرف میشود.
مثالها:
- Let’s go out for brunch this Sunday.
(بیا این یکشنبه برای برانچ بیرون برویم.)
5. Snack (میانوعده)
اسنک وعدهی کوچکی است که بین وعدههای اصلی خورده میشود.
مثالها:
I always keep some snacks in my bag.
(من همیشه چند اسنک در کیفم نگه میدارم.)Do you want a snack before dinner?
(میخواهید قبل از شام یک میانوعده بخورید؟)
6. Supper (شام سبک)
واژهی Supper به شام سبکی اشاره دارد که معمولا در اواخر شب خورده میشود.
مثالها:
- We had a light supper before going to bed.
(ما قبل از رفتن به رختخواب یک شام سبک خوردیم.)
عبارات و اصطلاحات مرتبط با وعدههای غذایی
Have breakfast/lunch/dinner:
(صبحانه/ناهار/شام خوردن)
مثال: I usually have dinner at 7 p.m.Skip a meal:
(صرف نظر کردن از وعدهی غذایی)
مثال: He skipped breakfast because he was in a hurry.Grab a bite:
(چیزی سریع خوردن)
مثال: Let’s grab a bite before the movie starts.Set the table:
(چیدن میز غذا)
مثال: Can you set the table for dinner?
لیست لغات استفادهشده در مقاله
کلمه انگلیسی | معنی فارسی |
---|---|
Breakfast | صبحانه |
Lunch | ناهار |
Dinner | شام |
Brunch | بین صبحانه و ناهار |
Snack | میانوعده |
Supper | شام سبک |
Set the table | چیدن میز |
Skip a meal | صرف نظر از وعده غذایی |
Grab a bite | چیزی سریع خوردن |
نتیجهگیری
شناخت واژگان و عبارات مربوط به وعدههای غذایی به شما کمک میکند در موقعیتهای مختلف، مثل رستوران رفتن یا برنامهریزی روزانه، راحتتر ارتباط برقرار کنید. با تمرین و استفاده از این کلمات در مکالمات روزمره، میتوانید مهارتهای زبانی خود را تقویت کنید. پیشنهاد میکنیم برای تمرین بیشتر، عبارات بالا را در جملات روزانه خود به کار ببرید.