لغات انگلیسی مرتبط با رویدادهای مهم
رویدادهای مهم بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی و فرهنگی هستند. آشنایی با واژگان مرتبط با این رویدادها میتواند به شما در توصیف و صحبت درباره آنها کمک کند. در این مقاله، مجموعهای از لغات پرکاربرد در این زمینه همراه با مثال و ترجمه فارسی آورده شده است.
لغات انگلیسی مرتبط با رویدادهای مهم:
- Event - رویداد
 Example: The city hosted an international sports event last year.
 ترجمه: این شهر سال گذشته میزبان یک رویداد ورزشی بینالمللی بود.
- Anniversary - سالگرد
 Example: They celebrated their 10th wedding anniversary last month.
 ترجمه: آنها ماه گذشته دهمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفتند.
- Ceremony - مراسم
 Example: The award ceremony will be held next week.
 ترجمه: مراسم اهدای جوایز هفته آینده برگزار خواهد شد.
- Occasion - مناسبت
 Example: Birthdays are special occasions for everyone.
 ترجمه: تولدها مناسبتهای خاصی برای همه هستند.
- Milestone - نقطه عطف
 Example: Graduating from university was a major milestone in her life.
 ترجمه: فارغالتحصیلی از دانشگاه یک نقطه عطف مهم در زندگی او بود.
- Festival - جشنواره
 Example: The film festival attracted filmmakers from around the world.
 ترجمه: جشنواره فیلم فیلمسازانی از سراسر جهان را جذب کرد.
- Conference - کنفرانس
 Example: The business conference will take place in New York.
 ترجمه: کنفرانس تجاری در نیویورک برگزار خواهد شد.
- Birthday - تولد
 Example: We threw a surprise birthday party for her.
 ترجمه: ما یک مهمانی تولد غافلگیرکننده برای او ترتیب دادیم.
- Wedding - عروسی
 Example: Their wedding was held in a beautiful garden.
 ترجمه: عروسی آنها در یک باغ زیبا برگزار شد.
- Graduation - فارغالتحصیلی
 Example: Her graduation ceremony was very emotional.
 ترجمه: مراسم فارغالتحصیلی او بسیار احساسی بود.
- Inauguration - افتتاحیه
 Example: The inauguration of the new building is scheduled for next month.
 ترجمه: افتتاحیه ساختمان جدید برای ماه آینده برنامهریزی شده است.
- Commemoration - یادبود
 Example: The commemoration of the historic event was held yesterday.
 ترجمه: یادبود رویداد تاریخی دیروز برگزار شد.
- Carnival - کارناوال
 Example: The carnival parade attracted thousands of visitors.
 ترجمه: رژه کارناوال هزاران بازدیدکننده را جذب کرد.
- Exhibition - نمایشگاه
 Example: The art exhibition featured works by famous painters.
 ترجمه: نمایشگاه هنری شامل آثار نقاشان معروف بود.
- Gala - جشن باشکوه
 Example: They attended a charity gala last night.
 ترجمه: آنها دیشب در یک جشن خیریه شرکت کردند.
- Funeral - مراسم خاکسپاری
 Example: The funeral service was attended by many friends and family.
 ترجمه: بسیاری از دوستان و خانواده در مراسم خاکسپاری شرکت کردند.
- Award - جایزه
 Example: He received an award for his outstanding performance.
 ترجمه: او به خاطر عملکرد برجستهاش جایزه دریافت کرد.
- Reception - مراسم پذیرایی
 Example: The wedding reception was held at a luxury hotel.
 ترجمه: مراسم پذیرایی عروسی در یک هتل لوکس برگزار شد.
- Parade - رژه
 Example: The parade was a highlight of the national celebrations.
 ترجمه: رژه نقطه عطف جشنهای ملی بود.
- Opening - افتتاح
 Example: The opening of the new shopping mall was a grand event.
 ترجمه: افتتاح مرکز خرید جدید یک رویداد بزرگ بود.
- Retirement - بازنشستگی
 Example: His colleagues organized a retirement party for him.
 ترجمه: همکارانش یک مهمانی بازنشستگی برای او ترتیب دادند.
- Election - انتخابات
 Example: The election results will be announced tomorrow.
 ترجمه: نتایج انتخابات فردا اعلام میشود.
- Sports Match - مسابقه ورزشی
 Example: The final sports match was watched by millions.
 ترجمه: مسابقه نهایی ورزشی توسط میلیونها نفر تماشا شد.
- Charity Event - رویداد خیریه
 Example: The charity event raised a significant amount of money.
 ترجمه: رویداد خیریه مقدار قابل توجهی پول جمعآوری کرد.
- Public Holiday - تعطیل عمومی
 Example: The city was decorated for the public holiday.
 ترجمه: شهر برای تعطیل عمومی تزئین شده بود.
این لیست شامل واژگان پرکاربرد و مفیدی است که به شما در صحبت و نوشتن درباره رویدادهای مهم کمک میکند.

 
   
  